کپسول گیاهی گلوکوناب
دیابت یک بیماری متابولیکی است که به وسیله هایپرگلایسمی از طریق اختلال در ترشح انسولین یا اختلال درعملکرد انسولین یا هردوی آنها ایجاد میشود. دیابت شامل دیابت نوع 1 و نوع 2 میباشد. دیابت نوع 1 به دلیل کاهش ترشح انسولین و دیابت نوع 2 به دلیل سه ناهنجاری پاتوفیزیولوژیک: اختلال در ترشح انسولین، مقاومت محیطی به انسولین و تولید بیش از حد گلوکز توسط کبد بروز میکند.
از عوامل خطرساز بیماری دیابت تیپ نوع 2 میتوان به افسردگی، افزایش فاکتورهای التهابی، اختلال مزمن در خواب، افزایش اسید اوریک سرم، کم تحرکی، چاقی و دیابت بارداری اشاره کرد.
امروزه دیابت به عنوان شایعترین بیماری ناشی از اختلال متابولیسم، یک چالش حائز اهمیت جهانی محسوب میشود. بیماری دیابت سالانه بیش از 100 ملیون نفر را مبتلا میکند و هفتمین علت شناخته شده مرگ است. تخمین زده شده که میزان دیابت از 171 میلیون در سال 2000 به 366 میلیون در سال 2030 خواهد رسید (Wild, Roglic et al. 2004, Vanschoonbeek, Thomassen et al. 2006). با توجه به افزایش میزان چاقی در جوامع امروزی، به نظر میرسد در دهه آینده دیابت شیوع بیشتری پیدا کند. بیش از پنج میلیون نفر در ایران مبتلا به دیابت هستند. شیوع دیابت نوعII در ایران حدود ۹/۸ درصد است که سالانه ۱ درصد اضافه میشود و سن ابتلا در ایران ۱۵ سال پائینتر از میانگین جهانی است.
دیابت دارای عوارض حاد و مزمن میباشد. عوارض حاد وکشنده دیابت، کتواسیدوز در اثر هایپرگلایسمی شدید و کما در اثر هایپوگلایسمی است. عوارض مزمن بیماری دیابت با مقادیر بالای گلوکز خون ارتباط مستقیم دارد. افزایش قند خون موجب اتصال غیرآنزیمی گلوکز به پروتئینها (گلیکاسیون) در داخل و خارج سلول میشود. محصولات نهایی گلیکاسیون غیرآنزیمی با ایجاد تغییر در بیومولکولها، باعث بروز برخی از بیماریها نظیر آتروسکلروز، نوروپاتی، نفروپاتی و رتینوپاتی را در افراد دیابتی میشود (Jaffar and Movahed 2003). درمانهای دقیق و منظم، میتواند افزایش قند خون را کنترل و از بروز عوارض آن بکاهد.
در بیماران دیابتی با توجه به ماهیت مزمن بیماری، نیاز به استفاده مادام العمر از دارو و هزینه بر بودن آن، یافتن راهکارهایی اقتصادی، کارا، ساده و بدون عوارض جانبی مورد نیاز است. داروهای گیاهی میتوانند در کاهش قند خون، کاهش عوارض دیابت و کاهش عوارض دارویی مؤثر باشند. مطالعات حیوانی و بالینی متعدد نشان داده که مکمل دارچین در کاهش قند خون، بهبود مقاومت به انسولین و کاهش هموگلوبین A1C (HbA1c) موثر است (Cao, Polansky et al. 2007, Crawford 2009, Vafa, Mohammadi et al. 2012, Talaei, Amouzegar et al. 2017).
مروری بر درمانهای دیابت
پروتکل رایج در درمان دیابت، جهت کاهش گلوکز خون، هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) و مقاومت انسولینی، تغییر سبک زندگی با ورزش و تغذیه و استفاده از داروهای شیمیایی است. رژیم درمانی، بخش مهمی از برنامه درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع II را تشکیل میدهد؛ که در آن کاهش دریافت قندهای ساده، چربیهای اشباع، کلسترول، افزایش دریافت میوهها و سبزیجات و فیبرهای غذایی توصیه میشود. این مداخلات سبب بهبود سطح لیپیدهای سرم، تنظیم گلوکز خون، کاهش فشار خون، حفظ یا کاهش وزن بدن و کاهش عوارض ناشی از دیابت میگردد.
از مهمترین داروهای تجویز شده برای کاهش هموگلوبین گلیکوزیله عبارتند از: “سولفونیل اوره” این دارو برای افراد دیابتی نوع II که دیابت آنها قبل از 40 سالگی تشخیص داده شده است، همچنین افرادی که مدت ابتلا به دیابت در آنها از زمان شروع مصرف دارو کمتر از 5 سال بوده و افرادی که دارای قند خون ناشتای کمتر از 300 هستند، بهتر جواب داده است .”متفورین” از گروه بیگوانیدها میباشند که اثری در افزایش اثر انسولین ندارد و مقاومت به انسولین را کاهش میدهد.
“مهارکنندههای آلفا گلوکوزیداز” دیساکاریدازها را مهار میکنند و از تبدیل کربوهیدرات به گلوکز ساده ممانعت میکند و سبب میگردد گلوکز بعد از خوردن غذا افزایش نیابد.”تیازولیدیندیونها” داروهای حساس کننده انسولین هستند که باعث افزایش جذب گلوکز توسط ماهیچههای اسکلتی میشود. “گلینیدها” باعث تحریک ترشح انسولین میشوند. از جملۀ درمانهای پزشکی برای کنترل دیابت نوع II، که معروفترین آنها نیز میباشد، درمان با “انسولین“ است.
با این حال کنترل عوارض ناشی از تعادل نامناسب هموگلوبین گلیکوزیله با تزریق انسولین و هشیاری دائم نسبت به این قضیه، کار بسیار دشواری است و بسیاری از افراد به دلیل ترس از تزریق انسولین و عوامل روانشناختی دیگر از تزریق انسولین خودداری میکنند.
داروهای شیمیایی کاهش دهنده قند خون همراه با فواید درمانی، دارای عوارض جانبی متعدد هستند؛ مانند افت قندخون و افزایش وزن ناشی از سولفونیلاورهها؛ علائم گوارشی (تهوع، درد شکم و اسهال)، اسیدوز لاکتیک و کمبود ویتامین B12 به علت متفورمین؛ نفخ و نکروز کبد به علت داروهای مهار کننده آلفا گلوکوزیداز؛ عوارض پوستی ناشی از تزریق انسولین.
یکی دیگر از روشهای درمان طبی دیابت، پیوند جزایر لانگرهانس پانکراس است که شرایط جداسازی و تلخیص سلولهای جزایر لانگرهانس دشوار و خطرناک است. با وجود این که در سالهای اول برخی از بیماران دریافت کننده جزایر لانگرهانس نیاز به انسولین ندارند، در طولانی مدت، جزایر لانگرهانس پیوند شده فعالیت خود را از دست داده و بیماران ناچار به استفاده مجدد از انسولین میشوند.
علی رغم وجود انسولین و داروهای متعدد خوراکی برای کاهش قندخون، همواره تلاش است تا داروهای با عوارض جانبی کمتر و ارزانتر تهیه شود. محصولات طب سنتی و طبیعی میتوانند جایگزین مناسبی برای این داروها باشند (Mannucci, Monami et al. 2004). قرنها است که دارچین در کشورهایی نظیر کره، روسیه، چین و ایران، برای درمان دیابت کاربرد دارد (Khadem Haghighian, Farsad Naimi et al. 2010, Hajimonfarednejad, Nimrouzi et al. 2018). مطالعات نشان داده که این گیاه میتواند باعث کاهش سطح گلوکز خون گردد (Khan, Safdar et al. 2003, Anderson, Broadhurst et al. 2004, Verspohl, Bauer et al. 2005).
گیاه دارویی دارچین
گیاه دارچین(Cinnamon) با نام علمی Cinnamomum spp. درختچه ای از تیره برگ بو (Lauraceae) است که در طب گیاهی آسیا و اروپا کاربرد غذایی و دارویی دارد. دارچین حاوی روغنهای فرار، پلیفنلها، سینامالدهید، ترپنها، سینامیل الکل، لیمونن، فلاندرن، اوژنول، متیل هیدروکسی چالکون و سافرول میباشد (Mathew and Abraham 2006). همچنین دارچین حاوی ترکیبات پلی فنلی محلول در آب مانند اولیگومرهای پروسیانیدین: کاتچین و اپی کاتچین است که دارای فعالیت آنتیاکسیدانی و اثرات مشابه انسولین است (Gupta Jain, Puri et al. 2017).
این گیاه دارای خواص مختلف داروئی مانند آنتیاسپاسمودیک، ضدنفخ، ضداسهال، فعالیت آنتیاکسیدانی و اثرات ضدباکتریایی است (Peng, Cheng et al. 2008). دارچین دارای اثربخشی در دیابت، سرطان، استرس اکسیداتیو، بیماریهای قلبی-عروقی، بهبود زخم، سندرمهای التهابی، کاهش کلسترول و اختلالات تنظیم ایمنی است (Momtaz, Hassani et al. 2018). عصاره دارچین باعث کاهش قند خون و چربی خون میشود و در بهبود گردش خون و حفاظت از پانکراس اثربخش است (Dugoua, Seely et al. 2007, Chung, Kim et al. 2011, Mollazadeh and Hosseinzadeh 2016).
عصاره دارچین حاوی ترکیبات هیدروکسی سینامیک اسید و سینامالدهید میباشد که این ترکیبات اثرات آنتیاکسیدانی قوی دارند. دارچین میتواند سطح گلوکز خون را در افرادی که توانایی پاسخگویی به انسولین را ندارند، تنظیم و نرمال کند (Pham, Kourlas et al. 2007, Baker, Gutierrez-Williams et al. 2008). ترکیب سینامالدهید در دارچین از طریق فعالسازی TRPA1 میتواند بر سوخت و ساز بدن اثر گذاشته و از طریق ترشح آدرنالین و تنظیم دمای بدن، مصرف انرژی را بهبود بخشد (Tamura, Iwasaki et al. 2012). همچنین مطالعات نشان میدهند که پلیفنلهای دارچین از تشکیل محصولات نهایی گلیکوزیله شده در داخل سرم جلوگیری میکند (Peng, Cheng et al. 2008) و دارای اثرات مطلوب در کاهش سطح گلوکز خون میباشد (Curtis, Sampson et al. 2012, Zahmatkesh, Fallah Huseini et al. 2012). مطالعات آزمایشگاهی و حیوانی نشان داده شده است که دارچین محرک انسولین میباشد (Broadhurst, Polansky et al. 2000).
دارچین با ایجاد تاخیر در تخلیه معده به روده نیر در کاهش افزایش ناگهانی سطح گلوکز خون موثر است (Mourot, Thouvenot et al. 1988).
برخی مطالعات نشان داده است که دارچین از طریق مکانیسم افزایش حساسیت به انسولین بر مقاومت به انسولین و تحمل گلوکز تاثیر میگذارد (Ammon 2008, Jitomir and Willoughby 2009). همچنین سرکوب فعالیت آنزیم آلفا گلوکوزیداز، افزایش متابولیسم گلیکوژنز در کبد و کاهش گلوکز در گردش خون از مکانیسمهای دارچین در کاهش سطح گلوکز میباشد (Hassan, Barthwal et al. 2012, Moraveji, Sahebalzaman et al. 2013).
برخی مواد موجود در دارچین از جمله پلیفنلها فعالیت شبهانسولینی دارد (Imparl-Radosevich, Deas et al. 1998, Vanschoonbeek, Thomassen et al. 2006, Anderson 2008).
همچنین در برخی مطالعات مشخص داده که دارچین باعث افزایش برداشت گلوکز به وسیله فعال کردن گیرنده انسولینی و افزایش سنتز گلیکوژن میشود (Baker, Gutierrez-Williams et al. 2008). ترکیبات دارچین از طریق فعال کردن آنزیم گلیکوژن سنتاز کیناز، سنتز گلیکوژن تحریک کرده و باعث افزایش برداشت گلوکز میشود. (Day and Baily. 1998, Ziegenfuss, Hofheins et al. 2006, Anderson 2008).
در دیابت نوع دو، فسفوریلاسیون گیرندههای انسولینی کاهش مییابد. اجزای محلول در آب دارچین، باعث تحریک اتوفسفوریلاسیون گیرندههای انسولینی شده و فعالیت فسفوتیروزین فسفاتاز (آنزیم فعال در دفسفوریلیزه کردن گیرندههای انسولینی) را مهار میکند. این سازوکار منجر به افزایش حساسیت به انسولین میشود (Day and Baily. 1998, Imparl-Radosevich, Deas et al. 1998, Jarvill-Taylor, Anderson et al. 2001, Khan, Safdar et al. 2003, Cao, Polansky et al. 2007, Anderson 2008).
در مطالعات این ویترو ثابت شده که عصاره دارچین باعث افزایش فعالیت فسفریلاسیون گیرنده بتا انسولین شده و از طرفی باعث کاهش فعالیت تیروزین فسفاتاز گردیده و بدین ترتیب خاصیت شبهانسولینی را نشان میدهد (Olefsky 2000).
در تعدادی از مطالعات، تحریک ترشح انسولین و جلوگیری از افزایش مقاومت سلولی نسبت به انسولین را به عنوان مکانیسم اثر دارچین معرفی کرده اند (Kim, Hyun et al. 2006, Baker, Gutierrez-Williams et al. 2008).
ترکیبات دارچین به عنوان آنتیاکسیدان باعث کاهش استرس اکسیداتیو و کاهش عدم تحمل گلوکز میشود و به عنوان محافظ سلول در برابر برابر انواع استرسها عمل کند (Vanschoonbeek, Thomassen et al. 2006, Anderson 2008, Chao, Zou et al. 2009). مطالعات انسانی و حیوانی نشان داده که دارچین باعث بهبود وضعیت آنتیاکسیدانی در افراد مبتلا به دیابت، بیماریهای قلبی و سندرم متابولیک میشود (Qin, Nagasaki et al. 2004, Anderson 2008, Roussel, Hininger et al. 2009).
در سال 1990 گزارش شد که ترکیبات موجود در دارچین باعث تقویت عمل انسولین در متابولیسم کربوهیدرات و کاهش مقاومت انسولینی میشود (Khan, Bryden et al. 1990). برودهارست و همکاران (2000) وجود این فاکتور را در دارچین تایید نمودند و بیان کردند که این ترکیب باعث افزایش سه برابری فعالیت انسولین در متابولیسم گلوکز در سلول چربی اپیدرمال موش میشود (Broadhurst, Polansky et al. 2000). آندرسون و همکاران (2004) ترکیب پلیمر متیل هیدروکسی چالکون (Methyl Hydroxy Chalcone Polymer: MHCP) را به عنوان ماده موثره بر فعالیت انسولین شناسایی کردند. این ماده سلولهای چربی را با فعال کردن آنزیم انسولین رسپتورکیناز نسبت به انسولین حساس ساخته و با ممانعت از عمل انسولین رسپتور فسفاتاز که باعث بلوکه شدن عمل انسولین میشود، منجر به فسفریله شدن گیرنده انسولین شده و در نتیجه حساسیت انسولین افزایش مییابد (Anderson, Broadhurst et al. 2004).
پلیفنلهای دارچین به عنوان تنظیم کنندههای رسپتورهای انسولین سلولهای چربی موش شناخته شده اند (Cao, Polansky et al. 2007). برخی از مطالعات نشان داده اندکه پلیفنلهای دارچین مثل هورمون انسولین باعث تحریک برداشت گلوکز میشوند و بیوسنتز گلیکوژن را از طریق فعال نمودن آنزیم گلیکوژن سنتتاز و ممانعت از عمل گلیکوژن سنتتاز کیناز، تحریک میکنند (Jarvill-Taylor, Anderson et al. 2001). دارچین باعث افزایش متابولیسم گلوکز تا چندین برابر در سلولهای چربی موش میشود (Cao, Polansky et al. 2007).
مکانیسم اثربخشی دارچین بر بهبود پارامترهای سرم و کاهش چربی خون
مطالعات این ویترو و حیوانی
مطالعات آزمایشگاهی و حیوانی متعدد بیانگر اثربخشی دارچین بر کاهش قند خون است. یک تحقیق در شرایط این ویترو نشان داده است که ترکیب دارچین و انسولین اثراتی بیش از حد انتظار نشان میدهد که بیانگر اثرات سینرژیک این دو ترکیب میباشد (Jarvill-Taylor, Anderson et al. 2001).
بررسی چهار گونه دارچین (Cinnamomum cassia, C. burmanii, C. loureirii , and C. zeylanicum) در شرایط این ویترو نشان داد که اگرچه این گونهها از لحاظ سطح پلی فنل و فعالیت آنتیاکسیدانی تفاوت دارند، اما هر چهار گونه دارچین دارای فعالیت قوی مهارکنندگی آنزیم هضم نشاسته میباشند. هر چهار گونه دارچین به میزان قابل توجهی فعالیت آلفا گلووزیداز را در مقایسه با آکاروز مهار کرد؛ اما فقط گونه Cinnamomum cassia اثرات قوی مهاری بر فعالیت آلفا آمیلاز نشان داد. دارچین به میزان معنیداری شکسته شدن نشاسته را در دهان (P=0.006) و در معده مهار میکند (P=0.0291) اما در روده اثرات مهاری نشان نداد. نتایج این تحقیق نشان داد که گونههای مختلف دارچین دارای اثرات آنتیهایپرگلیسمی است (Hayward, McDougall et al. 2019).
یکی از روشهای رایج در ایجاد مدل حیوانی دیابتی استفاده از استرپتوزوتوسین یا استرپتوزوسین (STZ)میباشد. این ماده به طور انتخابی و با مکانیسم شناخته شده، باعث تخریب سلولهای بتا پانکراس میشود.
این ماده به لحاظ ساختاری یک گلوکز آمین نیتروز اوره است و به دلیل شباهت ساختمانی به گلوکز وارد سلولهای بتای پانکراس شده و آنها را تخریب میکند. این ماده برای القای هر دو نوع دیابت 1 و 2 مورد استفاده قرار میگیرد. به دنبال تزریق استرپتوزوتوسین، میزان گلوکز و انسولین خون به دلیل اختلال در عملکرد طبیعی سلولهای بتای پانکراس تغییر میکند.
نتایج یک مطالعهحیوانی در رابطه با اثرات مکملی دارچین بر روی موشهای صحرایی نر دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین نشان داد که دارچین به خاطر داشتن ترکیب متیل هیدروکسی چاکلون در مقایسه با انسولین باعث کاهش بیشتر گلوکز خون میشود (Jarvill-Taylor, Anderson et al. 2001).
پینگ و همکاران (2010): کاهش قند خون موش دیابتی، پس از مصرف اسانس دارچین به مدت 35 روز، گزارش کردند (Ping, Zhang et al. 2010).
در یک مطالعه حیوانی دیگر اثر دوزهای مختلف امولسیون اسانس دارچین به صورت نانوکپسول (200, 400 mg/kg/day) بر روی موشهای دیابتی با استرپتوزوسین بررسی شد و نتایج نشان داد که هر دو دوز مورد بررسی سبب بهبود سطح گلوکز، انسولین، آنزیم آمیلاز، پروفایل لیپیدی و مارکرهای استرس اکسیداتیو (MDA, SOD, GSH) شد. در این مطالعه اسانس دارچین در موشهای دیابتی، سطح گلوکز را 76% کاهش داد (Mohammed, Ahmed et al. 2020). این مطالعه نشان داد که اسانس دارچین با تحریک ترشح انسولین از سلولهای بتا جزایر لانگرهانس، حفاظت از سلولهای بتا در برابر رادیکالهای آزاد به دلیل اثرات آنتیاکسیدانی، تعدیل بیان ژنهای متابولیسم گلوکز و بازسازی سلولهای بتا، در تنظیم قند خون در موشهای دیابتی موثر است (Mohammed, Ahmed et al. 2020).
هیپرگلیسمی مزمن منجر به یکسری واکنشهای بیوشیمایی از جمله تولید بیش از حد گونههای فعال اکسیژن (Reactive Oxygen Species: ROS) و استرس اکسیداتیو میشود. رادیکالهای آزاد منجر به یکسری آسیبهای بافتی از جمله پراکسیداسیون فسفولیپیدهای غشا سلولی، آسیب به پروتینهای ناقل غشا و از دست رفتن یکپارچگی غشا سلولی در بیماران دیابتی میشود. افزایش سطح MDA (مالون دی آلدهید) در بافت یا سرم، منعکس کننده افزایش رادیکالهای آزاد است. تولید بیش از حد ROS ناشی از افزایش قند خون، سطح GSH (گلوتاتیون احیا) را در پلاسما و پانکراس کاهش میدهد. استفاده از دارچین در موش دیابتی سبب افزایش SOD, GSH شد (Mohammed, Ahmed et al. 2020).
بیشتر بخوانید: درمان گیاهی قندخون بالای 300
در یک مطالعه مشخص شد که تیمار 14 هفته ای موشهای صحرایی دیابتی با عصاره هیدروالکلی دارچین موجب کاهش گلوکزخون میشود (Roussel, Hininger et al. 2009). همچنین مصرف دارچین باعث کاهش گلوکز و بهبود چربی خون در موشهای صحرایی دیابتی شده است (Ranasinghe, Perera et al. 2012).
در موشهایی که تحت رژیم غذائی غنی از فروکتوز بودند و از این طریق مقاومت انسولینی در بدن آنها ایجاد شده بود، عصاره دارچین از طریق افزایش ترشح انسولین و افزایش برداشت گلوکز باعث کاهش مقاومت انسولینی گردید (Qin, Nagasaki et al. 2004).
یک مطالعه حیوانی با هدف بررسی اثر عصاره دارچین بر میزان قند خون، انسولین و مقاومت به انسولین در موشهای صحرایی نر بالغ دیابتی شده با استرپتوزوتوسین، بر روی 40 سر موش صحرایی نر بالغ که به طور تصادفی به 4 گروه شامل کنترل غیردیابتی، کنترل دیابتی و دو گروه دریافت کننده دوز 60mg/kg عصاره دارچین به مدت 3 و 6 هفته تقسیم شده بودند، نشان داد که در گروههای دریافت کننده عصاره دارچین شاخصهای قندی و انسولینی به طور معنیداری بهبود یافت (P<0.05). دارچین احتمالا با داشتن ترکیبات فلاونوئیدی و آنتی اکسیدانی از طریق افزایش برداشت گلوکز توسط سلولهای مختلف بدن و با کاهش سطح استرس اکسیداتیو باعث اصلاح شاخصهای قندی و انسولینی خون شده است (Hosseini, Shojaei et al. 2015).
یک مطالعه حیوانی به منظور تعیین اثر دارچین خوراکی بر قند خون رتهای دیابتی در حضور و عدم حضور انسولین انجام شده است. دراین مطالعه تعداد 70 رت نر با وزن 180 تا250 گرم در 7 گروه دهتایی مورد آزمایش قرار گرفتند. رتهای سالم شامل سه گروه شاهد، دارچینی و انسولینی بودند که گروههای دوم و سوم به ترتیب دارچین خوراکی و انسولین تزریقی را علاوه بر آب و مواد غذایی دریافت نمودند. چهار گروه دهتایی دیگر نیز داروی استرپتوزوتوسین را با دوز 40 میلیگرم در کیلوگرم به صورت درون صفاقی دریافت و بعد از یک هفته قند خون آنها شرایط دیابتی را نشان داد.
این موشها نیز در گروههای شاهد دیابتی، دیابتی دارچینی، دیابتی انسولینی و دیابتی- دارچینی و انسولینی همزمان دستهبندی شدند. مصرف دارچین خوراکی در گروه سالم دارچینی تفاوت معنیداری با گروه سالم شاهد نشان نداد. انسولین تزریقی در گروههای سالم انسولینی منجر به کاهش میانگین غلظت گلوکز از 1/99 به 1/52 میلیگرم در دسیلیتر شد (P<0.001). میانگین غلظت گلوکز در گروه های دیابتی دریافتکننده دارچین، انسولین و انسولین به همراه دارچین نیز به ترتیب 6/121، 6/69 و 4/41 میلیگرم در دسیلیتر بود که مقدار قند خون در همه این گروهها به طور معنیدار نسبت به گروه دیابتی شاهد با غلظت قند خون 5/366 میلیگرم در دسیلیتر کاهش نشان داد (P<0.001). نتایج این مطالعه نشان داد که مصرف دارچین به کاهش قند خون منجر میشود و دارچین و انسولین توام، اثر همافزایی دارند یا دارچین اثر انسولین را تقویت مینماید (Gheibi, Parvizi et al. 2005).
نتایج تحقیقات راسل و همکاران (2009) نیز نشان داده است که عصاره دارچین استرس اکسیداتیو را کاهش میدهد و سبب بهبود سطح گلوکز ناشتا در موشهای دیابتی میشود (Roussel, Hininger et al. 2009).
یک مطالعه حیوانی به منظور بررسی اثرات مکملی دارچین بر روی هیپوگلیسمی ایجاد شده توسط انسولین در رتهای نر دیابتی شده توسط استرپتوزوسین نشان داد که میزان گلوکز خون در گروه دارچینی (60mg/kg) در مقایسه با گروه انسولینی بیشتر کاهش یافت، و این اختلاف در سطح P<0.01 معنیدار بود (Parvizi 2007).
عوارض مزمن بیماری دیابت با مقادیر بالای گلوکز خون ارتباط مستقیم دارد. افزایش قند خون موجب اتصال غیرآنزیمی گلوکز به پروتئینها در داخل و خارج سلول میشود. افرادی که به مدت طولانی مبتلا به دیابت هستند، دچار نارسائی کلیوی، آسیب چشمی، نارسایی دستگاه قلب و عروق و نارسایی سیستم عصبی مرکزی میشوند. عوارض غیر قابل برگشت دیابت ناشی از محصولات نهایی گلیکاسیون غیرآنزیمی است که با تغییر در ترکیب بیومولکولها از جمله آلبومین، کلاژن و هموگلوبین، زمینه بروز برخی از عوارض نظیر آتروسکلروز، نفروپاتی و رتینوپاتی را فراهم میآورد. جلوگیری از اتصال غیر آنزیمی گلوکز به پروتئینها ممکن است عوارض بیماری دیابت قندی را کاهش دهد (Khadem Haghighian, Farsad Naimi et al. 2010).
مطالعات حیوانی نشان داده است که دارچین اثرات سمی بر کبد و کلیه ندارد (Ranasinghe, Jayawardana et al. 2012)؛ بعلاوه دارچین در بیماران مبتلا به نفروپاتی و نوروپاتی دیابتی اثرات مثبتی داشته است (Ranasinghe, Jayawardana et al. 2012). نوروپاتی، شایعترین عارضه عصبی دیابت است که با آسیبهای مغزی به ویژه در هیپوکامپ مشخص میگردد. یک مطالعه حیوانی اثر مصرف عصاره دارچین را به مدت 14 روز، به صورت خوراکی و با دوزهای 100، 200 و 400 میلیگرم بر حافظه، آسیب نورونی و سطح آنزیمهای آنتیاکسیدانی در مدل حیوانی دیابت ارزیابی کرده است.
نتایج نشان داد که در گروه استرپتوزتوسین در مقایسه با گروه کنترل، مدت زمان و مسافت پیمایش تا رسیدن به سکوی مخفی طی ماز آبی موریس افزایش یافت؛ اما رفتارهای تناوبی، دانسیته نورونی و فعالیت CAT و GPx هیپوکامپ کاهش یافت (p˂ 0.05). تیمار با عصاره دارچین سبب کاهش مدت زمان و مسافت پیمایش مسیر در ماز آبی و افزایش رفتارهای تناوبی، دانسیته نورونی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی هیپوکامپ در مقایسه با گروه استرپتومزتوسین شد (p˂ 0.05). دیابت با کاهش دانسیته نورونی و کاهش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی هیپوکامپ، باعث نقص در حافظه فضایی و کاری موشهای صحرایی میشود، درحالیکه تیمار با عصاره دارچین سبب بهبود این اختلالات نوروپاتولوژیکی شد.
تجویز عصاره دارچین اثر حمایت کننده قابل توجهی در مقابل آسیب نورونی ناشی از هیپرگلیسمی در هیپوکامپ نشان داد و سبب بهبود حافظه فضایی و کاری حیوان شد. این مطالعه نشان داد که عصاره دارچین با افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی در هیپوکامپ موشهای صحرایی دیابتی، باعث کاهش آسیب سلولی، حفظ دانسیته نورونی و بهبود حافظه میشود (Edalatmanesh, Khodabandeh et al. 2018).
عصاره دارچین با خواص آنتیاکسیدانی و شبهانسولینی، باعث بهبود عوارض دیابت، کاهش هایپرگلیسمی و آپوپتوز سلولهای عصبی، ممانعت از زوال حافظه و کاهش نورونی هیپوکامپ در موشهای دیابتی میشود. سینامالدئید موجود در دارچین سبب کاهش قابل توجهی در میزان قند خون میگردد و بهبود شناختی-رفتاری را در موشهای صحرایی دیابتی ایجاد میکند (Edalatmanesh, Khodabandeh et al. 2018).
بیماری دیابت اختلال متابولیکی است که ساختمان و عملکرد دستگاه تولید مثل را مختل میکند. در یک مطالعه حیوانی به منظور برسی اثرات عصاره هیدروالکلی دارچین بر ساختمان تخمدان در رتهای دیابتی، تعداد 24 سر رت ماده از نژاد ویستار در 4 گروه (شاهد، شاهد + عصاره دارچین، دیابتی و دیابتی + عصاره دارچین) قرار گرفتند. در گروههای مورد نظر رتها با تزریق استرپتوزوتوسین دیابتی شدند و با عصاره دارچینmg/kg/day 80 به صورت دهانی (گاواژ) به مدت 14 هفته تیمار شدند.
قند خون در رتهای دیابتی تیمار شده با دارچین در مقایسه با گروه دیابتی کاهش معنیداری نشان داد. افزایش معنیداری در حجم کل تخمدان، کورتکس و مدولا در رتهای دیابتی در مقایسه با سایر گروهها مشاهده شد.
حجم کل تخمدان، کورتکس و مدولا در رتهای دیابتی + عصاره در حد گروههای شاهد و شاهد + عصاره بود. وزن بدن در رتهای دیابتی و دیابتی تیمار شده با عصاره کاهش معنیداری در مقایسه با گروههای شاهد و شاهد + عصاره نشان داد. وزن تخمدان در گروه دیابتی افزایش معنیداری در مقایسه با گروه دیابتی + عصاره داشت. این تحقیق نشان داد که عصاره هیدروالکلی دارچین موجب کاهش قند خون در رتهای دیابتی شده و از افزایش وزن تخمدان، حجم تخمدان و کورتکس و مدولای تخمدان جلوگیری میکند (Soleimani mehrnjani, Abnosi et al. 2009).
دیابت مزمن در زنان باعث هیپوگنادیسم، آتروفی اندومتر و میومتر و کاهش باروری میشود. یک مطالعه حیوانی بر روی موشهای آلبینو دیابتی، نشان داده است که مصرف عصاره دارچین به مدت 7 هفته به صورت وابسته به دوز، سبب کاهش قند خون و بهبود صدمات ناشی از هیپرگلیسمی بر بافت رحم، کبد و کلیه میشود. احتمالا ترکیبات سینامیک اسید و متیل هیدروکسی چالکون در بازسازی بافتهای اسیب دیده از هیپوگلیسمی، موثرند. بنابراین استفاده از دارچین علاوه بر کاهش قند خون، میتواند برای کاهش آسیبهای ناشی از دیابت در زنان توصیه شود (Qureshi, Ghaffor et al. 2019).
یک مطالعه حیوانی بر روی رت نشان داده است که عصاره اتانولی دارچین از توانایی حفاظت کبدی بالایی برخوردار است و با کاهش سطح MDA و افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز (SOD, CAT)، سبب حفاظت کبد در برابر تتراکلریدکربن (CCl4) میشود که مکانیسم احتمالی آن مهار رادیکالهای آزاد توسط ترکیبات پلیفنلی دارچین میباشد (Moselhy and Ali 2009).
دیابت حاملگی زمانی رخ میدهد که پانکراس به مقدار کافی انسولین ترشح نکند و در نتیجه گلوکز در خون مادر و جنین افزایش مییابد و سبب بروز عوارض بسیاری در جنین میشود. در یک مطالعه حیوانی به منظور ارزیابی اثرات عصاره دارچین بر تغییرات مخچه جنینهای 18 و 20 روزه موشهای صحرایی دیابتی، 32 سر موش صحرایی ماده سالم به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی؛ کنترل سالم، دیابتی، سالم تحت درمان با عصاره دارچین و دیابتی تحت درمان با عصاره دارچین تقسیم شدند. گروههای دیابتی با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین دیابتی شدند. هر چهار گروه با جفتگیری طبیعی باردار شدند و از روز اول بارداری عصاره دارچین را در دوز mg/kg60 دریافت کردند.
بعد از تشکیل سیستم عصبی، در روز هجدهم و بیستم دوره بارداری، موش مادر بیهوش شده و جنینهای آنها خارج گشته و از آنها نمونهگیری شد. ضخامت ماده خاکستری، تعداد سلولهای ماده خاکستری و نسبت ماده خاکستری به سفید مخچه در گروه دیابتی نسبت به سایر گروههای مورد آزمایش در جنینهای 18 و 20 روزه و همچنین تعداد سلولهای ماده سفید مخچه در روز 18 جنینی به صورت معنیداری کمتر بود (P˂ 0.05). نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره دارچین با کاهش سطح سرمی قند خون مادر، میتواند از عوارض ناشی از دیابت بر مخچه جنین جلوگیری نماید (Rafati, Hashemi et al. 2013).
مطالعات بالینی
یک مطالعه بالینی کنترل شده با پلاسبو بر روی 60 بیمار مبتلا به دیابت 2 نشان داد که مصرف دارچین به مدت 40 روز میتواند سبب کاهش معنیدار گلوکز ناشتای سرم (Fasting serum glucose) شود. میانگین گلوکز ناشتا از سطح پایه 236 (قبل از مداخله) به 175 (پس از مداخله) کاهش یافت. اما اثرات دارونما معنیدار نبود (Khan, Safdar et al. 2003). در این مطالعه که در پاکستان انجام شده است، مقادیر یک، سه و شش گرم دارچین در روز به مدت 40 روز توانست سطوح گلوکز، کلسترول، تریگلیسرید وLDL را در مبتلایان به دیابت نوع دوم به طور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش دهد، اما تاثیری بر HDL نداشته است. دوز 6 گرم در روز توانست کاهش معنیداری در سنجشها بعد از 20 روز را پدید آورد و دوزهای دیگر بعد از 40 روز تأثیر داشتند (Khan, Safdar et al. 2003).
مطالعه Crawford بر روی بیماران دیابتی نوع2 نشان داد که مصرف روزانه یک گرم دارچین به مدت 90 روز در کاهش HbA1c موثر است. در این مطالعه میزان HbA1c در گروه دریافت کننده دارچین مقایسه با گروه شاهد 83% کاهش یافت (Crawford 2009).
یک مطالعه بالینی تصادفی دوسوکور کنترل شده با پلاسبو در آلمان بر روی 70 بیمار بزرگسال مبتلا به دیابت نوع 2 که انسولین مصرف نمی کردند، اما داروی خوراکی و رژیم غذایی دیابتی داشتند، نشان داد که مصرف کپسول دارچین معادل 3 گرم پودر آن به مدت 4 ماه سبب کاهش معنیدار قند خون میشود. در این مطالعه سطح گلوکز ناشتا خون نسبت به سطح پایه در گروه دارچین 10% و در گروه پلاسبو فقط 3% کاهش یافت.
افرادی که سطح گلوکز ناشتا اولیه آنها بالاتر بود، نسبت به این مکمل پاسخ بهتری نشان دادند. در این مطالعه، دارچین تاثیر معنیداری بر HbA1cنشان نداد (Mang, Wolters et al. 2006).
در یک مطالعه بالینی بر روی 75 بیمار مبتلا به دیابت تیپ 2 (35 زن و 40 مرد)، افراد مورد مطالعه روزانه 6 گرم دارچین را به صورت کپسول پس از هر وعده غذایی (2گرم، پس از ناهار، صبحانه و شام)، به مدت 4 هفته دریافت کردند. میانگین گلوگز ناشتا خون از میزان پایه mg/dl210±33 به mg/dl 7 ± 120 در انتهای مطالعه کاهش یافت که از لحاظ آماری معنیدار بود (P≤ 0.001). همچنین در این مطالعه میزان کلسترول و تریگلیسیرید افراد شرکت کننده در مداخله نسبت به میزان قبل از مداخله بطور معنیداری کاهش یافت (P<0.05) (Al Jamal 2009).
یک مطالعه بالینی دوسوکور کنترل شده با دارونما، بر روی 60 بیمار مبتلا به دیابت (30 زن، 30 مرد) نشان داد که مصرف کپسول دارچین (mg 500) همراه با سه وعده غذایی به مدت 8 هفته سبب کاهش معنیدار قند خون ناشتا، HbA1c، مقاومت انسولینی و بهبود پروفایل لیپیدی میشود. اما دارونما تاثیر معنیداری بر کاهش قند خون و چربی نداشت (Khadem Haghighian, Farsad Naimi et al. 2010).
مطالعه بالینی میرفیضی و همکاران (2016) نشان داد که مصرف دارچین به مدت 90 روز در بیماران دیابتی تیپ 2، میتواند میزان گلوکز خون را از سطح پایه mg/dl 270 (قبل از مداخله) به mg/dl 224 کاهش دهد (Mirfeizi, Mehdizadeh Tourzani et al. 2016).
در یک مطالعه بالینی تصادفی کنترل شده با پلاسبو که137 بیمار دیابتی تیپ 2 به مدت 2 ماه عصاره دارچین یا پلاسبو را مصرف کردند، میزان گلوکز ناشتا خون در گروه دریافت کننده عصاره دارچین نسبت به پلاسبو به میزان معنیداری کاهش نشان داد (P˂0.001) (Stoecker, Zhan et al. 2010).
یک مطالعه بالینی تصادفی کنترل شده با پلاسبو بر روی 22 فرد در مرحله پیش دیابت نشان داده است که مصرف عصاره آبی دارچین، معادل gr/day 3 پودر دارچین، به مدت 12 هفته منجر به کاهش معنیدار قندخون ناشتا میشود (Ziegenfuss, Hofheins et al. 2006).
در یک مطالعه بالینی سه سو کور تصادفی کنترل شده با پلاسبو، 140 بیمار مبتلا به دیابت تیپ 2، کپسول دارچین (mg 500) دوبار در روز یا پلاسبو را به مدت 3ماه دریافت کردند. در این مطالعه بیماران بر اساس BMI تقسیم بندی شدند. نتایج مطالعه نشان داد که مکمل دارچین منجر به بهبود BMI، قندخون ناشتا، انسولین ناشتا، مقاومت به انسولین و پروفایل لیپیدی میشود. اثر مکمل دارچین بر روی بیماران با BMI بالاتر از 27 به طور معنیداری بیشتر بود (Zare, Nadjarzadeh et al. 2019).
یک مطالعه بالینی سه سوکور کنترل شده با پلاسبو نشان داده است که مصرف کپسول دارچین حاوی mg 250 عصاره آبی دارچین، دوبار در روز به مدت 2 ماه، انسولین ناشتا، گلوکز، کلسترول تام و کلسترول LDL را کاهش داده و حساسیت به انسولین را افزایش میدهد (Anderson, Zhan et al. 2016).
در یک مطالعه بالینی تصادفی به منظور بررسی تاثیر مکملهای دارچین، پروبیوتیک و سین بیوتیک، 136 بیمار مبتلا به دیابت تیپ 2 همراه با درمان روتین، کپسول mg 500 دارچین، پروبیوتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، ترکیب دارچین + پروبیوتیک (سین بیوتیک) و یا دارونما را به مدت 3 هفته دریافت کرند. نتایج نشان داد که در گروههای دارچین، پروبیوتیک و ترکیب هر دو مکمل، سطح قند خون ناشتا و HbA1c بطور معنیداری کاهش یافت (Mirmiranpour, Huseini et al. 2020).
در یک مطالعه بالینی تصادفی دوسوکور کنترل شده با پلاسبو به منظور بررسی اثر مکمل دارچین بر سطح گلوکز، HbA1c، تریگلیسیرید، کلسترول، لیپوپروتیین با دانسیته بالا (HDL-C)، فشار خون وسرعت پالایش گلومرولی (eGFR)، 99 بیمار مبتلا به دیابت تیپ 2به مدت 60 روز کپسول دارچین (mg 500) یا پلاسبو را پس از هر وعده غذایی دریافت کرند. در پایان مطالعه سطح گلوکز، تریگلیسیرید، فشار خون و نسبت TG/HDL-C به میزان معنیداری کاهش یافت؛ در حالی که میزان HDL-C, eGFR به میزان معنیداری افزایش نشان داد (P=0.005). همچنین کاهش سطح HbA1c نیز معنیدار بود.
نتایج این کارآزمایی نشان داد که مکمل دارچین میتواند برای بیماران مبتلا به دیابت تیپ 2 مفید باشد (Sengsuk, Sanguanwong et al. 2016). اثر دارچین بر کاهش گلوکز خون به ترکیب سینامالدهید آن نسبت داده شده است (Ulbricht, Seamon et al. 2011). عصاره دارچین باعث افزایش فسفوریلاسیون گیرنده انسولین میشود و احتمالا در راه اندازی آبشار انسولین موثر است (Imparl-Radosevich, Deas et al. 1998). در بیماران مبتلا به دیابت تیپ 2، فسفوریلاسیون گیرنده انسولین کاهش مییابد. ترکیبات دارچین، اتوفسفوریلاسیون گیرنده انسولین را تحریک و آنزیم فسفوتیروزین فسفاتاز را مهار میکند.
این آنزیم مسئول دفسفریلاسیون گیرنده انسولین و افزایش حساسیت به انسولین است. همچنین دارچین با فعال کردن گیرنده انسولین و افزایش سنتز گلیکوژن، برداشت گلوکز را افزایش میدهد (Medagama 2015).
مطالعه این ویترو با لاین سلولی آدیپوسیت نشان داده است که دارچین و عصاره آن سبب افزایش حساسیت سلول به انسولین میشود (Broadhurst, Polansky et al. 2000, Anderson, Broadhurst et al. 2004). بنابراین دارچین با کاهش مقاومت به انسولین و افزایش حساسیت به انسولین در کاهش قندخون موثر است.
دارچین با مهار آنزیمهای موثر در متابولیسم کربوهیدراتها مانند آلفا آمیلاز پانکراسی و آلفاگلوکوزیداز در کاهش قند خون و جلوگیری از افزایش قند خون پس از غذا موثر است. مطالعات بالینی نشان داده است که مصرف دارچین میتواند از افزایش قندخون پس از مصرف غذا ممانعت کند. در یک مطالعه بالینی متقاطع، افراد چاق 75 گرم گلوکز را با 5 گرم دارچین و یا بدون دارچین، به صورت ناشتا دریافت کردند. میزان افزایش قند خون نیم ساعت پس از مداخله، در گروه دریافت کننده دارچین به طور معنیداری نسبت به گروهی که دارچین مصرف نکرده بودند، کمتر بود (Gutierrez, Bowden et al. 2016).
مطالعه بالینی دیگر نشان داد که اضافه کردن 6 گرم پودر دارچین به پودینگ برنج داوطلبان سالم باعث کاهش قندخون آنها پس از 135 دقیقه در مقایسه با افرادی که فقط پودینگ مصرف کرده اند، میشود (Hlebowicz, Darwiche et al. 2007).
یک مطالعه بالینی دوسوکور بر روی 116 بیمار مبتلا به سندرم متابولیک در هند نشان داده است که مصرف روزانه 3 گرم دارچین به صورت 6 عدد کپسول mg500 به مدت 16 هفته، اثرات معنیداری بر کاهش قند خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، دور کمر و شاخص توده بدنی داشته است (P˂0.001) (Gupta Jain, Puri et al. 2017).
در یک مطالعه بالینی تصادفی آینده نگر کنترل شده با پلاسبو، به منظور بررسی تاثیر دارچین بر قند خون ناشتا، HbA1c و مارکرهای استرس اکسیداتیو در 25 بیمار مبتلا به دیابت تیپ 2 که داروی خوراکی گلی بنکلامید مصرف میکردند و نسبت به بیماری خود کنترل ضعیفی داشتند، روزانه یک گرم دارچین یا پلاسبو، به مدت 12 هفته دریافت کردند.
در این مطالعه کاهش معنیدار قند خون ناشتا (P˂0.001) و مارکر استرس اکسیداتیو (مالون آلدهید سرم) و افزایش سطح سوپر اکسید دیسموتاز (P˂0.05) در مقایسه با سطح پایه و پلاسبو مشاهده شد. میزان HbA1c نسبت به سطح پایه کاهش یافت، اما این کاهش معنیدار نبود. بنابراین در بیماران دیابتی تیپ 2 که کنترل ضعیفی نسبت به بیماری خود دارند، مصرف مکمل دارچین همراه با داروهای روتین، میتواند در کاهش قند خون و استرس اکسیداتیو این بیماران موثر باشد (Sahib 2016).
در یک مطالعه که در کشور سوئد به صورت یک بررسی متقاطع صورت گرفته بود، مشخص شد که دارچین میتواند در زمان تخلیه معده و سطح گلوکز خون تاثیر داشته باشد. در این مطالعه افرادی که برنج را با پودر دارچین مصرف کرده بودند تخلیه معدی کندتری نسبت به افرادی داشتند که برنج را بدون پودر دارچین مصرف کرده بودند. همچنین در افراد دریافت کننده پودر دارچین افزایش سطح گلوکز خون نسبت به افرادی که دارچین مصرف نکرده بودند، کندتر بود. این محققین نتیجه گرفتند که دارچین میتواند باعث کاهش بالا رفتن ناگهانی سطح گلوکز خون شود که این امر میتواند ناشی از تخلیه کند معده به روده باشد (Mourot, Thouvenot et al. 1988).
چاقی با بروز مقاومت انسولینی، ناهنجاریهای لیپیدی خون، دیابت و بیماری قلبی-عروقی، ارتباط تنگاتنگ دارد. آدیپوکاینهای مترشحه از بافت چربی میتواند از عوامل اثرگذار بر راه اندازی مقاومت به انسولین و دیابت نوع دو باشد. آدیپونکتین به عنوان شاخص ضد دیابت، ضد چاقی مطرح است. آدیپونکتین از طریق گیرندههای R1, R2 که در سلولهای بتای لوزالمعده سنتز میشوند به ترتیب درکبد و عضله اسکلتی آثار خود را به جای میگذارد (Nassis, Papantakou et al. 2005, Jorge, de Oliveira et al. 2011). در یک مطالعه بالینی، مردان میان سال مبتلابه دیابت نوع دو دارای اضافه وزن (شاخص توده بدنی بیشتر از 25) به صورت تصادفی به سه گروه تمرین هوازی با دارچین، تمرین هوازی با دارونما و یک گروه کنترل تقسیم شدند.
بررسی اثر تمرین هوازی همراه با مصرف دارچین بر شاخص مقاومت به انسولین و سطوح پلاسمایی گلوکز خون، ویسفاتین و آدیپونکتین، در مردان دارای اضافه وزن مبتلا به دیابت نوع دو نشان داد که در هر دو گروه هشت هفته تمرین هوازی با و بدون مصرف دارچین نسبت به پیش آزمون خود در کاهش معناداری در گلوکز و ویسفاتین خون و همچنین افزایش معنادار در میزان آدیپونکتین داشتند؛ ولی مقاومت انسولین تنها در گروه تمرین هوازی به همراه مصرف دارچین نسبت به پیش آزمون خود کاهش معنیداری یافت. بنابراین مصرف همزمان مکمل دارچین همراه با تمرین هوازی نسبت به تمرین صرفاً به صورت هوازی تأثیر بیشتری را برکاهش مقاومت انسولین داشته است (Begzade, Hossainpppr et al. 2019).
در یک مطالعه بالینی تاثیر سه روش مکمل یاری دارچین، تمرین هوازی و ترکیب این دو (تمرین-مکمل) بر گلوکز، انسولین ناشتای خون و مقاومت به انسولین مردان دیابتی نوع IIمقایسه شده است. در این پژوهش که به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد، 56 مرد دیابتی به طور تصادفی به 4 گروه مصرف دارچین (14 نفر)، تمرین هوازی (14 نفر)، ترکیبی (14 نفر) و کنترل (14 نفر) تقسیم شدند.
گروه دارچین روزانه 6 کپسول 500 میلی گرمی دارچین به مدت 8 هفته مصرف کردند، گروه تمرین هوازی هفته ای 3 جلسه به مدت35 تا 45 دقیقه و با شدت60 تا 70% ضربان قلب بیشینه در 8 هفته تمرین کردند. گروه ترکیبی به طور همزمان به تمرین هوازی و مصرف دارچین داشتند. در هر سه گروه مداخله؛ گلوکز، انسولین ناشتای خون و مقاومت به انسولین در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت (05/0>p). بنابراین مصرف دارچین، تمرین هوازی و روش ترکیبی میتواند روی کاهش گلوکز، سطح انسولین و مقاومت انسولینی اثرات مثبتی داشته باشد (Arabmomeni and Haji Hidari 2019).
در یک کارآزمایی بالینی تصادفی که به منظور بررسی اثر دارچین بر کنترل قند خون و مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی نوع دوم بر روی 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو (30 نفر گروه مداخله و 30 نفر گروه کنترل) در شهر تبریز در سال 1388 انجام گردید، گروه مداخله روزانه 1.5 گرم پودر دارچین که در داخل کپسولهای 500 میلی گرمی پر شده بود (روزانه 3 عدد به همراه وعدههای غذایی اصلی) و گروه کنترل دارونما به مدت 60 روز دریافت کردند.
این تحقیق نشان داد که پس از 60 روز مداخله، میانگین سطوح گلوکز خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و مقاومت انسولینی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری کاهش یافت(P<0.05). هیچ تغییر معنیداری در میانگین سطح گلوکز خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و مقاومت به انسولین در گروه کنترل بعد از 60 روز مشاهده نگردید. این مطالعه نشان میدهد که مصرف دارچین میتواند در کنترل گلوکز خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و کاهش مقاومت انسولینی در بیماران دیابت نوع دو موثر باشد (Khadem Haghighian, Farsad Naimi et al. 2010).
در یک مطالعه کارآزمایی بالینی روی 136 بیمار دیابتی نوع دو ( 68 نفردریافت کننده دارچین و 68 نفر دریافت کننده دارونما ) در شهر بیرجند در سال 1394 با هدف بررسی تاثیر مکمل خوراکی دارچین بر شاخصهای کنترل قند و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد، دو گروه، 90 روز500 میلی گرم کپسولهای خوراکی حاوی دارچین یا دارونما را سه بار در روز بعد از صبحانه و ناهار و شام مصرف نمودند (1500میلی گرم روزانه).
نتایج این مطالعه نشان داد که در گروه مداخله میزان HBA1c پس از 90 روز درمان با 1500 میلی گرم دارچین نسبت به گروه کنترل به طور قابل ملاحظه ای کاهش داشت (P≥ 0.05). اما در کاهش معنادار قندخون ناشتا بیماران دیابتی نوع 2 در روز 90 نقشی نداشته است (P˂ 0.05). تجویز 1500 میلی گرم دارچین به مدت 90 روز به میزان قابل توجهی میزان HBA1c را در بیماران دیابتی نوع 2 داد و در کاهش قند خون ناشتا بیماران دیابتی به عنوان درمان کمکی موثر بود (Zahedifar, Khodashenas et al. 2018).
یک مطالعه متاآنالیز در سال 2011 با بررسی 8 مطالعه بالینی در زمینه مصرف عصاره یا پودر دارچین برای کاهش قند خون در بیماران دیابتی و یا پیش دیابتی، نشان داد که این مکمل میتواند در کاهش قند خون و افزایش حساسیت به انسولین بیماران موثر باشد (Davis and Yokoyama 2011).
یک مطالعه متاآنالیز در سال 2019 با بررسی 16مطالعه بالینی در زمینه اثربخشی دارچین بر دیابت تیپ 2 و مرحله پیش دیابت، نشان داد که این ماده به طور معنیداری قند خون ناشتا و مدل هموستاتیک مقاومت به انسولین (HOMA-IR) را کاهش میدهد (Deyno, Eneyew et al. 2019).
یک مطالعه مروری در سال 2018 با بررسی مقالات متعدد در زمینه اثربخشی انواع گونههای دارچین بر کاهش سطح گلوکز خون، عنوان کرده است که مصرف 6-1 گرم پودر دارچین میتواند به عنوان یک مکمل در درمان بیماران دیابتی تیپ 2 باشد (Santos and da Silva 2018).