معجزه ای به نام شش ناب – فروشگاه به تن

شربت گیاهی شش ناب

بیماری‌های نفسی از طریق درگیر کردن بخش یا قسمت‌هایی از دستگاه تنفس باعث اختلال در عملکرد ریه‌ها می‌گردند. سرماخوردگی، آنفلوآنزا، سینوزیت، فارنژیت، برونشیت، آسم، پنومونی و انسداد مزمن ریوی از شایع‌تربن بیماری‌های تنفسی است که عموما همه این بیماری‌ها با سرفه همراه است.

سرماخوردگی معمولی یا عفونت دستگاه تنفسی فوقانی (عفونت شبه زکام)، التهاب بی‏خطر دستگاه تنفسی فوقانی و میانی است که توسط ویروس‏ها ایجاد می‏شود. ممکن است به شکل رینیت، فارنژیت، لارنژیت (التهاب حنجره) و التهاب توأم حلق و حنجره و با احتمال کمتر به شکل سینوزیت، برونشیت و التهاب حلق ظهور کند.

آنفلوآنزا یک عفونت ویروسی در دستگاه تنفس می‌باشد که معمولا علائم آن سیستمیک و بسیار شدیدتر از دیگر عفونت‌های تنفسی از جمله سرماخوردگی می‌باشد. اگر چه بیشتر مبتلایان پس از یک تا دو هفته بهبود می‌یابند اما بروز پنومونی در مبتلایان به بیماریهای مزمن بویژه در سالمندان تهدید کننده زندگی است.

 

آنفلوآنزا و درمان ان | به تن

 

انواع آنفلوآنزا

سه تیپ اصلی از آنفلوآنزا عبارتند از:

  • آنفلوآنزای تیپ A: مسئول بروز اپیدمی‌های سالانه با علائم شدید است.
  • آنفلوآنزای تیپ B: در شیوع سالانه این بیماری نقش دارد ولی شدت آن از تیپ A کمتر می‌باشد.
  • آنفلوآنزای تیپ C: سبب ایجاد بیماری خفیف بدون علامت می‌شود.

برونشیت (bronchitis) به التهاب نایژه‌ها و مجاری تنفسی می‌شود که در اثر تورم نای یا نایژک‌ها بروز می‌کند و به علت عفونت توسط باکتری‌ها و ویروس‌ها یا در اثر تحریکاتی مانند هوای آلوده و سیگار کشیدن ایجاد می‌شود. برونشیت حاد، باعث التهاب مجاری هوایی و سرفه شده که می‌‌تواند تا هفته‌ها باقی بماند. برونشیت مزمن با تولید بیش از حد موکوس در مجاری برونش همراه است و منجر به سرفه خلط دار سمج یا عود کننده می‌شود. سیگار، آلودگی هوا، عفونت‌های دستگاه تنفسی برگشت پذیر، هوای سرد و مرطوب پائیز و آب و هوای زمستان همه فاکتورهایی هستد که می‌‌توانند برونشیت مزمن را تحریک نمایند.

سینوزیت، التهاب لایه مخاطی در یک یا چند حفره اطراف بینی است. در اثر تورم غشاء مخاطی، مجاری باریک بین بینی و سینوس‌ها مسدود شده و از تخلیه افزایش مقادیر موکوس غلیظ جلوگیری می‌نماید. چنانچه التهاب در سینوس‌های پارانازال ایجاد شود، بیمار فشاری احساس می‌کند که در موقع خم کردن سر به طرف جلو افزایش می‌یابد و ممکن است منجر به سردرد شدید شود.

پنومونی یک بیماری عفونی شایع ریه‌ها است که توسط باکتری، ویروس یا قارچ ایجاد می‌شود. پنومونی و علائم آن می‌تواند از خفیف تا خیلی شدید متغیر باشد. طول دوره درمان به علت پنومونی، شدت علائم، سن و سلامت کلی فرد بستگی دارد.

بیشتر افراد سالم در طی یک تا سه هفته از پنومونی بهبود می‌یابند، اما پنومونی در بعضی افراد می‌تواند تهدید کننده حیات باشد. ویروس آنفلوآنزا، ویروس ساینیکال تنفسی (RSV)، رینوویروس (rhinovirus)، ویروس تب خال ساده (herpes simplex virus)، ویروس سندرم شدید حاد تنفسی (SARS) و عده‌‌ای دیگر از ویروس‌ها می‌تواند سبب بروز پنومونی شوند. در بیماران ریوی استفاده از عوامل رقیق کننده و افزایش دهنده موکوس جهت تسریع در فعالیت مژک‌ها و خروج ترشحات ضروری است.

 

 

دلایل سرفه کردن

سرفه یک مکانیسم طبیعی سیستم تنفسی است که باعث ایجاد مکانیزم محافظتی طبیعی برای تمیز شدن درخت تراکئوبرونشیال از ترشحات و اجسام خارجی می‌شود. هر اختلالی که موجب التهاب، تنگی، ارتشاح یا فشرده شدن راه‌های هوایی شود می‌تواند منجر به سرفه گردد.

برخی از علل تحریک کننده سرفه عبارتند از: عفونت مجرای تنفسی، التهاب مجاری هوایی به علت آسم، ترشحات دستگاه تنفس فوقانی، قرار گرفتن در معرض برخی مواد محرکه مثل دود سیگار یا بخارات شیمیایی، مصرف داروهای مهارکننده آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین (ACE).

سرفه بسته به علت آن ممکن است همراه با خلط یا خشک باشد. برای سرفه‌های خلط دار، موکولیتیک‌ها و اکسپکتورانت‌ها توصیه می‌شود. اکسپکتورانت‌ها سبب رقیق شدن خلط و ترشحات دستگاه تنفسی می‌شوند و به این وسیله خروج ترشحات تسهیل و مجاری تنفسی از خلط و ترشحات پاک می‌شود.

گایافنزین و اکسپکتورانت ساده و همراه با کدئین در این دسته دارویی قرار دارند. برخی داروهای ضد‌سرفه، مهار کننده‌های مرکزی هستند که از طریق سیستم عصبی مرکزی، سرفه را مهار می‌کنند.

اکثر ضد‌سرفه‌های شیمیایی دارای اثر تسکینی بر مغز و سیستم عصبی هستند و باعث خواب‌آلودگی و دیگر عوارض جانبی می‌شوند. آنتی هیستامین‌ها، برونکودیلاتورها، تسکین دهنده‌ها، خلط آورها و مسکن‌های مخدری برای درمان و سرکوب سرفه استفاده می‌شود که هریک از این ترکییات تعدادی عوارض جانبی دارد.

داروهای ضدسرفه مانند دکسترومتورفان، کدئین و دیفن‌هیدرامین عموما با عوارض سرگیجه، خواب، توقف تنفس و تاکیکاردی همراه است. امروزه عوارض جانبی، طعم نامطبوع، هزینه بالا و استفاده از طعم دهنده‌های مصوعی در داروهای شیمیایی سبب شده است که تمایل افراد به مصرف داروهای گیاهی افزایش یابد (Qasemzadeh, Sharifi et al. 2015).

 

 

ترکیبات شربت گیاهی شش ناب

سیستم موکوسیلاری اولین خط دفاعی مجاری هوایی در برابر محرک‌های زیان بار و عوامل مخرب محیطی است. ذرات باکتری‌ها، ویروس‌ها توسط موکوس پوشاننده مجاری هوایی به دام افتاده و توسط ضربات محرک‌های تنفسی به سمت حلق رانده می‌شوند و در نهایت با سرفه یا بلع از مجاری تنفسی خارج می‌گردند.

ترکیبات موسیلاژی همانند موسیلاژ ختمی، پنیرک و به دانه با تشکیل یک لایه محافظ بر روی پوشش مخاطی دستگاه تنفسی باعث حفاظت آن از عوامل تحریک کننده و کنترل سرفه می‌شوند. همچنین برخی از گیاهان داروی دارای فعالیت‌های ضد باکتریایی، ضدقارچی و ضد ویروسی علیه بسیاری از پاتوژن‌های تنفسی می‌باشند.

شربت گیاهی شش ناب حاوی ختمی، پنیرک، شیرین بیان، بنفشه، شکر سرخ و به دانه، بر اساس طب سنتی و با توجه به اثرات اثبات شده ترکیبات آن در مطالعات بالینی و فارماکولوژی طراحی شده است.

  • ختمی

ختمی با نام علمی Althaea officinalis L. متعلق به خانواده Malvaceae (پنیرک) گیاهی دارویی است که کاربرد آن در درمان بیماری‌های مختلف از جمله سرفه، یبوست و التهابات پوستی در کودکان و بزرگسالان قدمت طولانی دارد. نام لاتین آن (Althaea) از کلمه یونانی آلتو یا آلتهینو به معنی‌شفا و ترمیم گرفته شده است. تمام قسمت‌های ختمی حاوی ترکیبات پلی‌ساکاریدی، موسیلاژ، فلاونوییدها، فنولیک اسید، اسکوپولتین، اسیدهای چرب غیراشباع و مواد معدنی است. ریشه ختمی دارای 5 تا 11 درصد پلی‌ساکاریدهای محلول در آب (عمدتا” گالاکتورامناز، آرابیناز، گلوکان، آرابینوز، گالاکتان)، فلاونوئید‌ها، فنولیک اسید، کومارین اسکوپولتین، نشاسته، پکتین و تانن می‌باشد. برگ ختمی علاوه بر موسیلاژ دارای مقدار جزئی اسانس کومارین، اسید سالیسیک و یک اسید فرار با بوی اسید والرینیک می‌باشد. گل ختمی علاوه بر موسیلاژ، دارای 024/0 درصد اسانس است.

گیاه ختمی در کمیسیون اروپا (European commission) و در فارماکوپه‌های معتبر جهان به عنوان گیاه دارویی موثر برای درمان التهاب غشاء مخاطی دستگاه تنفسی و به عنوان خلط آور ثبت شده است (Kiani Talaei, Feyzabadi et al. 2019).

مصرف گیاه ختمی قرن‌ها است که در طب سنتی کشورهای عربی، اروپایی، آمریکا و هند برای درمان التهاب، سرفه‌های شدید و برونشیت توصیه شده است (Sutovska, Capek et al. 2011).

در نسخ مختلف طب سنتی ایران استفاده از ختمی برای بیماری‌های تنفسی: فارنژیت، گلودرد، سرفه، پنومونی، آسم، سرماخوردگی، رفع التهاب مخاط دهان، رفع خشکی گلو، آبسه لثه‌ها، رفع التهابات پوستی و بیماری‌های گوارشی ذکر شده است. مطالعات فارماکولوژیک و بالینی برخی اثرات درمانی ذکر شده در طب سنتی از جمله ضدالتهاب، ضدردرد، ضدسرفه و ضدتب را تایید نموده است (Kiani Talaei, Feyzabadi et al. 2019).

ختمی غنی از ترکیبات موسیلاژی است و عمده اثرات اکسپکتورانتی، ضدسرفه، ضدالتهاب و تسکین دهنده ختمی به موسیلاژهای آن نسبت داده شده است (Sutovska, Capek et al. 2011). ماده موثره موسیلاژ از طریق مهار آزدسازی اینترلوکین 6 و فاکتور نکروز تومور (TNF) اثر ضدالتهابی خود را اعمال و با افزایش ترشحات و کاهش چسبندگی و کشش سطحی ترشحات عمل مژک‌ها را تسریع می‌کند. وجود ترکیبات موسیلاژی در عصاره ختمی به عنوان یک لایه محافظ بر مخاط آسیب دیده گلو عمل کرده و باعث نرم شدن و تسکین موضعی مخاط تنفسی می‌گردد (Nosálová, Šutovská et al. 2005).

پلی ساکاریدها دارای اثر ضدسرفه (Pakravan, Abedinzadeh et al. 2007) و فلاونوئیدهای موجود در ختمی که در دیگر گیاهان نیز وجود دارد موجب شل شدن وابسته و غیر وابسته به آندوتلیال در شریان انسانی می شوند (Kang, Choi et al. 2007). عصاره آبی ریشه ختمی دارای اثر مهاری بر روی فعالیت آندوتلین- 1 است. که این اثر مهاری احتمالاً به صورت جلوگیری از موبالیزاسیون و تحرک کلسیم‌های درون سلولی توسط عصاره ختمی صورت می گیرد (Kobayashi, Hachiya et al. 2002).

اثر ضدسرفه‌ای عصاره ختمی در مطالعات حیوانی به اثبات رسیده است. مشخص شده است که پلی‌ساکاریدهای موجود در ختمی دارای اثر ضدسرفه هستند. بررسی اثرات ضدسرفه عصاره ختمی و موسیلاژهای جداسازی شده از عصاره آن در گربه نشان داد که ختمی و پلی‌ساکاریدهای آن می‌تواند شدت و دفعات سرفه ناشی از تحریک مکانیکی را کاهش دهد؛ اما اثربخشی ترکیبات پلی‌ساکاریدی آن بیشتر از عصاره تام بود (Nosal’ova, Strapkova et al. 1997).

تحریک و انقباض عضلات صاف مجاری هوایی منجر به تنگی آن و بروز اشکالاتی در روند ورود و خروج هوا می‌گردد. بررسی اثرات برونکودیلاتوری عصاره ختمی بر روی عضلات صاف نای موش نشان داد که این عصاره می‌تواند انقباضات عضلات صاف نای را مهار کند. بنابراین احتمالا در درمان بیماری انسداد مزمن ریوی (COPD) موثر است (Mousavy-Lordjani, Noureddini et al. 2012).

 

ختمی و درمان مشکلات تنفسی | به تن

 

التهاب مجاری تنفسی با واکنش‌های التهابی زودهنگام و دیررس ناشی از آلرژن‌ها و تحریک پذیری بیش از حد مجاری هوایی به انواع محرک‌ها می‌تواند منجر به انسداد مجاری هوایی و سرفه شود. تحریک پذیری بیش از حد می‌تواند ناشی از کنترل نوروژنیک و غیرنوروژنیک عضلات صاف هوایی و تغییرات فیزیکی در مجاری هوایی مانند آسیب اپی تلیال و التهاب مخاط باشد. التهاب مجاری هوایی عموما با سرفه همراه است.

خوکچه هندی از لحاظ پراکندگی گیرنده‌های مجاری هوایی و عملکرد آن به انسان شباهت زیادی دارد (Sutovska, Capek et al. 2011).بررسی اثرات پلی‌ساکاریدهای رامنوگالاکتورونان (Rhamnogalacturonan) از عصاره ریشه ختمی بر روی خوکچه هندی بر التهابات مجاری هوایی القا شده توسط اسید سیتریک، نشان داد که این ترکیب پلی‌ساکاریدی در غلظت mg/kg50 در مقایسه با کدئین (mg/kg 10) دارای اثرات قوی سرکوب کننده سرفه است و سبب توقف معنی‌دار سرفه به مدت 5 ساعت شد (P˂ 0.05). با این حال واکنش پذیری عضله صاف مجاری هوایی بطور قابل توجهی تحت تاثیر رامنوگالاکتورونان قرار نگرفته لذا اثر برونکودیلاتوری در سرکوب سرفه دخالت ندارد. علاوه بر این در مکانیزم اثر ضدسرفه، فعال شدن کانال‌های یونی K+ ATP نیز تاثیری نداشته است. به نظر می‌رسد مکانیزم اثر سرکوب سرفه رامنوگالاکتورونان جدا شده از ریشه گیاه ختمی با عملکرد گیرنده‌های سروتونرژیک ۵-HT2 مرتبط باشد (Sutovska, Capek et al. 2011).

همچنین مطالعه حیوانی بر روی گربه نشان داده است که پلی‌ساکاریدها با تحریک ترشحات بزاق باعث کاهش سرفه می‌شوند (Sutovska, Nosalova et al. 2007).

تحقیقات نشان داده است که ختمی توانایی گلبول‌های سفید را برای بلع و از بین بردن میکروب‌ها افزایش می‌دهد و به این ترتیب به سیستم دفاعی بدن کمک می‌کند. ترزیق داخل صفاقی پلی‌ساکاریدهای موسیلاژی استخراج شده از ختمی (mg/kg 10) به رت سبب افزایش 5/2 برابری فعالیت فاگوسیتیک ماکروفاژها شد (Al-Snafi 2013).

اثربخشی گل ختمی در درمان صدمات سلولی اپی‌تلیال و ساب موکوزال ناشی از دود سیگار در سیستم موکوسیلاری نای در رت نشان داد که عصاره ختمی باعث کاهش صدمات سلولی و افزایش سلول‌های گلابلت (globlet) در اپی‌تلیوم تنفسی می‌شود (Fahamiya, Shiffa et al. 2016).

داروهای مهارکننده آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین (ACEI) داروهای اصلی برای درمان فشار خون است که یکی از عوارض شایع آن سرفه خشک است. این سرفه با تجمع ماده پروستاگلندین و برادیکینین در تراشه‌های تنفسی رخ می‌دهد و باعث تحریک مسیر برگشتی سرفه و تکرار آن می‌شود. برخی منابع عنوان کرده‌اند که که بازدارنده ACE باعث افزایش نیتریک اکساید (NO) می‌شود که NO دارای اثر التهابی روی سلول‌های اپی تیال برونش‌ها می‌باشد (Rouhi and Ganji 2007).

در یک مطالعه بالینی دوسوکور با 63 بیمار که داروی ACEI مصرف می‌کردند و مبتلا به سرفه بودند، به مدت 4 هفته یک گروه قطره ختمی و گروه دیگر پلاسبو دریافت کردند. کاهش شدت سرفه پس از 4 هفته در گروه ختمی معنی‌دار بود (P˂0.05). گل ختمی در کم کردن شدت سرفه در 75 درصد موارد و در بهبودی سرفه در 25 درصد موارد موثر بود. بهبود کامل سرفه در گروه ختمی در 8 بیمار و در گروه پلاسبو فقط 1 بیمار مشاهده شد (Rouhi and Ganji 2007).

گل ختمی با کم کردن التهاب و خاصیت لعاب دهندگی باعث بهبودی در سرفه خشک و کم کردن شدت سرفه و درجه سرفه می شود که این به علت مهار کردن رسپتورها در درخت تراکئوبرونشیال است (Rouhi and Ganji 2007).

یک مقاله مروری با بررسی مطالعات بالینی و حیوانی عنوان کرده است که عصاره ختمی به تنهایی در درمان سرفه‌های خشک و در ترکیب با سایر گیاهان موثر بر سرفه در درمان انواع سرفه‌ها خشک و خلط دار موثر است (Mahboubi 2020).

در یک کارازمایی بالینی با 822 بیمار با سرفه خشک همراه با سوزش و التهاب حلق، عصاره ختمی به دو فرم قرص مکیدنی و شربت به مدت 7 روز استفاده شد. عصاره ختمی در هر دو نوع فرم مصرفی باعث بهبود سرفه خشک شد (Fink, Schmidt et al. 2018).

در یک کارآزمایی بالینی دوسوکور با 60 بیمار با برونشیت حاد، قطره حاوی گل ختمی و زنجبیل در مقایسه با پلاسبو بررسی شده است. علاوه بر درمان روتین به گروه مورد، هر 6 ساعت 15 قطره از عصاره زنجبیل و گل ختمی و به گروه شاهد هر 6 ساعت 15 قطره از محلول پلاسبو تجویز شد. سرفه، حملات سرفه شبانه و بیدار شدن از خواب و درد قفسه صدری در بیماران بعد از 10 روز درمان، بر اساس پرسشنامه و با استفاده از آزمون‌های آماری تجزیه و تحلیل شد.

نتایج این کارآزمایی نشان داد که بعد از 10 روز درمان در گروه دریافت کننده قطره حاوی ختمی و زنجبیل، سرفه و درد قفسه سینه به طور معنی‌داری نسبت به گروه پلاسبو کاهش یافت (p˂ 0.05). درد قفسه صدری در گروه قطره ختمی و زنجبیل تنها در %7.2 موارد و در گروه شاهد 50% موارد دیده شد (P<0.05). محلول حاوی گیاه گل ختمی و زنجبیل با کم کردن التهاب در بیماران باعث کاهش حملات سرفه و درد قفسه سینه ناشی از تراکئیت در بیماران می شود و باعث کم کردن علایم گوارشی ناشی از عوارض داروهای برونکودیلاتور و ضد التهابی صناعی سیستمیک می شوند (Roohi Broujeni, Ganji et al. 2009).

در یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور، ۱۵۷بیمار در محدوده سنی ۸۵- ۱۰ سال مبتلا به سرفه حاد شربت حاوی عصاره ختمی و آویشن (۷۸ نفر) یا شربت دکسترومتورفان (۷۹ نفر) را به مقدار ۵ میلی لیتر هر ۸ ساعت به مدت ۴ روز دریافت نمودند. 24، 48 و 96 ساعت بعد از شروع درمان، علائم بالینی در پرسشنامه درج گردید.

در هر مورد سطح بهبودی بصورت بهبودی کامل (قطع کامل سرفه)، بهبودی نسبی (رضایت بیمار از کاهش سرفه یا کاهش طول مدت سرفه به نصف) یا عدم بهبودی (عدم تغییر در شدت سرفه) ارزیابی شد. همچنین شدت سرفه با توجه به نمره‌گذاری (VAS Visual Analogue scale) در هر ویزیت تعیین گردید، بدین صورت که شماره‌گذاری خط کشی از صفر تا 10 انجام و صفر (بدون سرفه) و نمره 10 (سرفه ناتوان کننده) توصیف شد.

بر اساس نتایج این مطالعه؛ پس از 96 ساعت 50% بیماران مبتلا به سرفه که از شربت حاوی ختمی استفاده کرده بودند، به صورت کامل بهبود یافتند و در گروه دکسترومتورفان این عدد 49.3% بود؛ دراین مطالعه ارتباط معنی‌داری بین نوع داروی مصرفی و میزان بهبودی مشاهده نگردید. محققین نتیجه گرفتند که برای درمان سرفه‌های حاد می‌توان از شربت حاوی ختمی به عنوان جایگزین شربت دکسترومتورفان استفاده نمود (Mahboubi 2018).

مهمترین نکته در کارآزمایی ختمی، عدم محدودیت استفاده از آن در نوزادان و کودکان است. در یک مطالعه بالینی بر روی 599 کودک در رنج سنی 3-0 ماه، 3ماه تا 3 سال،  3-6 سال و 12-6 سال با علایم التهاب دهان، غشا مخاطی حلق و سرفه خشک، کودکان شربت ختمی را بر اساس سن، 5-1 میلی لیتر و 6-1 مرتبه و در یک دوره 14-3 روزه دریافت کردند. نتایج مطالعه اثربخشی بسیار خوب شربت ختمی را در 90% بیماران، بدون بروز اثرات جانبی در طی مطالعه نشان داد (Bässler 2005).

یک مطالعه بالینی post-marketing بر روی 313 کودک در رنج سنی 3-0 ، 6-3، 12-6 سال که شربت گیاهی حاوی عصاره ختمی را بر اساس سن کودک 10، 5 ، 5/2 میلی لیتر 6-4 مرتبه در روز دریافت می‌کردند، نشان داد که شدت، دفعات و فواصل بین سرفه در طی سه روز به میزان زیادی کاهش یافت و 75% بیماران طی سه روز بهبود یافتند و مابقی بیشتر از سه روز نیاز به مصرف دارو داشتند. تحمل پذیری دارو در همه گروه‌ها بسیار خوب گزارش شد (Fasse, Zieseniss et al. 2005).

علاوه بر اثرات ضدسرفه چندین مطالعه نشان داده که عصاره ختمی دارای اثرات ضدمیکروبی و ضدویروسی است. عصاره ختمی بر استافیلوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین (MRSA) در شرایط این ویترو اثر مهاری نشان داده است (Mehreen, Waheed et al. 2016).

عصاره و اسانس بذر ختمی در شرایط این ویترو علیه باکتری‌های درگیر در عفونت تنفسی اثرات ضدباکتریایی نشان داده است ولی نسبت به آزیترومایسین ضعیف تر بود (Gautam, Navneet et al. 2015).

آنزیم هیالورونیدازدر بیماریزایی برخی باکتری‌ها مانند استافیلوکوکوس اورئوس و استرپتوکوک پیوژنز نقش دارد. عصاره ختمی فعالیت آنزیم هیالورونیداز و بیان mRNA آن را در کراتینوسیت‌ها مهار می‌کند (Sendker, Boker et al. 2017).

عصاره اتانولی ختمی اثرات ضدویروسی علیه آدنویروس، ویروس هرپس، ویروس آنفلوآنزا، ویروس فلج اطفال و سرخک نشان داده است (Van Den Berghe, Ieven et al. 1978).

عصاره آبی ختمی در شرایط این ویترو فعالیت پولیوویروس، ویروس هرپس تیپ 2 و آنفلوآنزا A را غیرفعال کرده است (May and Willuhn 1978). بنابراین عصاره ختمی با اثرات ضدمیکروبی و ضدویروسی میزان عفونت سیستم تنفسی را کاهش می‌دهد.

ایمنی مصرف: مصرف ختمی در نوزادان، کودکان (Bässler 2005, Fasse, Zieseniss et al. 2005)، در بارداری و شیردهی بی خطر و امکان پذیر است (Mills and Bone 2005).

سمیت حاد (LD50) عصاره خوراکی ختمی در موش‌های آلبینو در دوزهای بالاتر از gr/kg 5 گزارش شده است. هیچ یک از اندام‌های ریشه، برگ و گل ختمی سمیت نشان نداده و تحمل پذیری خوبی دارند (Benbassat, Kostova et al. 2013).

از آنجا که ترکیبات موسیلاژی ختمی می‌تواند یک لایه محافظ در دستگاه گوارش ایجاد کند، ممکن است سبب تاخیر در جذب برخی از داروها شود. بنابراین بهتر است که با فاصله 1-5/0 ساعت با سایر داروها مصرف شود. اگرچه تاخیر در جذب داروها در آزمایشات حیوانی و بالینی اثبات نشده است و صرفا این موضوع یک اقدام احتیاطی است (Barnes, Anderson et al. 2002).

  • پنیرک

پنیرک با نام علمی Malva sylvestris L از خانواده Malvaceae گیاهی دارویی است که در طب سنتی در درمان بسیاری از بیماری‌ها کاربرد دارد. این گیاه بومی اروپا، آسیا و آفریقا است که به صورت خودرو در نواحی مرطوب رشد می‌کند. تمام بخش‌های گیاه پنیرک دارای اثرات دارویی است، اما عموما از برگ و گل آن به دلیل ترکیبات فلاونوئیدی، موسیلاژی و مواد لعاب‌دار استفاده می‌شود. در مجموع 10 درصد از این گیاه را مواد لعاب‌دار تشکیل می‌دهد. گل پنیرک خلط‌آور، ضددرد، ضدالتهاب، ضدسرفه و رفع کننده گرفتگی صدا، آنتی‌اکسیدان، ضدمیکروب، ضدویروس است. همچنین از گل‌های پنیرک برای درمان التهابات پوستی، گاستریت و برونشیت استفاده می‌شود (Bisset and Wichtl 1994).

ترکیبات فعال گیاه پنیرک، پلی‌ساکاریدها (23%)، موسیلاژ (10%)، ترکیبات فنلی و فلاونوییدی، آنتوسیانین‌ها (مالوین، دلفینیدین، مالویدین، بتاکاروتن، سیانین)، تانن‌ها، ساپونین‌ها و آلکالو ییدها است. عصاره گل پنیرک محتوی مقادیر متفاوتی از کلسیم، منیزیم، اسید آمینه ضروری سرین و آلانین، هیدروکسی پرولین، گلوکورونیک اسید، گالاکتورونیک اسید، یورونیک اسید، آنتوسیانین و فرولیک اسید و گالاکتوز می‌باشد (Seddighfar, Mirghazanfari et al. 2020).

پلی ساکاریدهای پنیرک در رفع التهاب مجاری هوایی موثر می‌باشد. موسیلاژها با ایجاد یک لایه پوشاننده باعث کاهش التهابات گلو می‌شوند. فلاونوییدهای آن باکاهش فعالیت کولین استراز و گزانتین اکسیداز فعالیت‌های اکسیداسیون را مهار می‌کند؛ بنابراین باعث کاهش فعالیت اسپاسمولیتیک و تسکین سرفه می‌شود. ترکیبات آنتوسیانین در پنیرک فعالیت باکتریواستاتیک علیه استافیلوکوکوس اورئوس نشان داده است (Bergendorff 1995, Zhen 2006).

استفاده از برگ‌ها و گل‌های پنیرک در فارماکوپه دارویی کشورهای مختلف به ثبت رسیده است. اولین بار استفاده از پنیرک در سال 1817 در فارماکوپه لهستان ثبت شد. در لهستان از پنیرک برای رفع التهاب دهان و گلو و سرفه خشک؛ در آلمان جهت رفع التهاب غشا مخاطی دهان و گلو و سرفه خشک؛ در اتریش برای رفع سوزش گلو، رفع التهابات مخاط گلو و معده و سرفه خشک؛ در اسپانیا به عنوان تب بر کاربرد دارد (European-Medicines-Agency 2018).

در مونوگراف‌های اروپا دو اندیکاسیون اصلی برای پنیرک ذکر شده است: 1) رفع سوزش و التهاب دهان و گلو، سرفه خشک. 2) رفع التهابات خفیف گوارشی (European-Medicines-Agency 2018).

 

پنیرک و درمان مشکلات تنفسی | به تن

 

از پنیرک در پزشکی سنتی در تسکین درد و التهاب، التیام زخم و بهبود اختلالات کلیوی و عوارض پوستی و در مقابله با مکیروارگانیسم‌های مختلف از جمله ویروس‌ها، باکتری‌ها و قارچ‌ها استفاده شده است و بخش‌های هوایی آن دارای ارزش غذایی و علوفه ای هستند. کاربردهای سنتی گیاه پنیرک در درمان بسیاری از بیماری‌ها و وجود ترکیبات دارویی ارزشمند در آن، زمینه را برای کشف داروهای با منشاء گیاهی در تحقیقات جدید ایجاد کرده است. امروزه مطالعات متعدد بیانگر اثرات دارویی این گیاه می‌باشد.

نتایج مطالعات انجام شده بر روی خواص ضد میکروبی پنیرک حاکی از آن است که این گیاه دارای فعالیت‌های ضد باکتریایی، ضدقارچی و ضد ویروسی علیه بسیاری از پاتوژن‌های انسانی می‌باشد. عصاره اتانولی پنیرک بر روی باکتری‌های گرم مثیت و گرم منفی اثرات ضدمیکروبی دارد (Dulger and Gonuz 2004).

این گیاه اثر آنتی‌باکتریال بالایی در مقابل برخی باکتری‌های بیماری زا مثل استافیلوکوک اورئوس و استرپتوکک آگالاکتیه دارد که می‌توان به عنوان یک عامل ضدعفونی کننده جهت از بین بردن میکرو ارگانیزم‌های مقاوم به آنتی بیوتیک مورد استفاده قرار داد (Razavi, Zarrini et al.).

عصاره پنیرک در شرایط این ویترو با IC50=32µg/ml مانع تشکیل بیوفیلم توسط باکتری استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی سیلین (MRSA) شد (Quave, Plano et al. 2008).

عصاره گل پنیرک در مدل حیوانی با تست فرمالین، اثرات ضد دردی و ضدالتهابی معنی‌داری در التهاب حاد و مزمن نشان داده است (P˂0.001) (Seddighfar, Mirghazanfari et al. 2020).

عصاره آبی برگی پنیرک دارای اثرات آنتی اکسیدانی و ضدالتهابی است که احتمالا اثرات ضدالتهابی این گیاه ناشی از حضور ترکیبات فنولیک و فلاونوییدها می‌باشد. از آنجا که عصاره پنیرک در هردو فاز حاد و مزمن، التهاب را مهار می‌کند، احتمالا مکانیسم آن مهار فعالیت آنزیم سیکلوکسیژناز و ترشح مدیاتورهای هیستامین، پروستاگلاندین و سروتونین می‌باشد (Benso, Franchin et al. 2016).

مکانیسم اثر ضدالتهابی فلاونوییدها از طریق مهار سنتز و مهار فعالیت مدیاتورهای التهابی نظیر سیتوکنین‌ها و پروتیین‌های واکنشی C (CRP) و ممانعت از ترجمه فاکتورهای فعال کننده پروتیین-1 (AP1) و فاکتور هسته ای کاپا-بی (NF-KB) می‌باشد (Santangelo, Vari et al. 2007).

فلاونوئیدها یکی از مهارکننده‌های آنزیم سنتزکننده ی نیتریک اکساید می‌باشند. تحقیقات نشان داده اند که فلاونوئیدها با مهار فعالیت گیرنده‌های N – متیل –D آسپارتات سبب کاهش کلسیم داخل سلولی شده و به دنبال آن فعالیت آنزیم سنتزکننده نیتریک اکساید و فسفولیپاز A وابسته به کلسیم کاهش می‌یابد که با کاهش نیتریک اکساید، التهاب کاهش یافته و اثرات بی دردی ظاهر می‌شود (Perez Gutierrez 2012)

بررسی اثر ضدالتهابی عصاره پنیرک در مدل حیوانی، ادم القا شده با کاراژیان و هیستامین، نشان داد که این عصاره به صورت وابسته به دوز دارای اثرات ضدالتهابی و ضد درد است. دوز mg/kg200 آن اثری معادل ایندومتاسین نشان داد (Afolayan, Aboyade et al. 2012).

عصاره پنیرک در مدل حیوانی با غلظت mg/kg 10 اثرات معنی‌دار بر کاهش درد القا شده با کپسایسین نشان داده است که مکانیسم آن مهار سیکلواکسیژناز در مسیر سنتز پروستاگلاندین‌ها بود و ارتباطی با تحریک گیرنده‌های اپیوئیدی نداشت (Esteves, Sato et al. 2009).

در حال حاضر مصرف دارو‌های موکولیتیک جهت رقیق کردن ترشحات دستگاه تنفسی در حال افزایش است که برم هگزین از جمله رایج ترین آن‌هاست. این دارو با تحریک غدد مخاطی نایژه و تغییر در ساختار گلیکوپروتئین‌های موجود در ترشحات، سبب کاهش چسبندگی و رقیق شدن ترشحات و خروج آن‌ها می‌شود. از طرفی برخی عوارض جانبی برم هگزین از جمله عوارض گوارشی خفیف و افزایش موقت ترانس آمیناز‌های کبدی سبب شده که در مبتلایان به زخم معده و بیماری‌های شدید کبدی با احتیاط مصرف شود.

بیشتر بخوانید: دانستنیهای در مورد کبد چرب 

بررسی اثرات گل پنیرک در مقایسه با برم هگزین بر سیستم موکوسیلیاری نای مرغ نشان داده است که گروه عصاره پنیرک نبولایز در تعداد و اندازه غدد موکوسی و اندازه مژک‌ها نسبت به گروه شاهد، برم هگزین و سرم نمکی نبولایز تفاوت معنی داری داشت و گروه عصاره پنیرک خوراکی از نظر تعداد غدد موکوسی نسبت به سه گروه نامبرده تفاوت معنی داری نشان داد. با توجه به اثرات موکولیتیک بیشتر عصاره پنیرک نسبت به برم هگزین و وجود عوارض جانبی برای دارو‌های موکولیتیک، استفاده از پنیرک در بیماری‌های تنفسی و التهابی توصیه شده است (Noori Moogahi, Kameli et al. 2013).

مصرف خوراکی ترکیبات موسیلاژی و پلی‌ساکاریدهای اسیدی (رامنوگالاکتورونان) جداسازی شده از گل‌های پنیرک در گربه، اثرات موثر آن را بر کاهش دفعات و شدت سرفه نشان داد (Nosálová, Šutovská et al. 2005). همچنین ترکیبات پلی‌ساکاریدی پنیرک بر تقویت سیستم ایمنی بدن موثر است (Gonda, Tomoda et al. 1990).

مطالعات بالینی نشان داده است که عصاره پنیرک در رفع خشکی دهان بیماران مبتلا به سرطان دهان اثربخش است (Ameri, Heydarirad et al. 2016).

مطالعه بالینی دوسوکور بر روی 46 کودک12-7 سال مبتلا به آسم متناوب نشان داد که شربت گیاهی حاوی پنیرک به میزان معنی‌داری شدت سرفه و بیداری شبانه را کاهش می‌دهد (p˂0.05) (Javid, Motevalli Haghi et al. 2019).

  • به (Cydonia oblonga Mill)

میوه به حاوی ترکیبات فنلی شامل کلروژنیک اسید، روتین، کوئرستین و کامیفرول است. کلروژنیک اسید اصلی‌ترین ترکیب فنلی این گیاه دارای خاصیت آنتی‌اکسیدانی و ضدالتهابی است و از ادم، التهاب و انتقال نوتروفیل‌ها و بیان TNF-α ممانعت می‌کند. روتین و کوئرستین آنتی‌اکسیدان و تعدیل کننده سیستم ایمنی است. فلاونوییدهای میوه به از توانایی مهار mast cells, T-Cell, B-cell اینترفرون، سلولهای NK، بازوفیل و نوتروفیل برخوردارند. مطالعات فارماکولوژیک بیانگر اثرات ضدمیکروبی، آنتی‌اکسیدانی است و اثرات مهارکنندگی آن در مقابل پاسخ‌های ایمنی IgE را اثبات نموده است (Shinomiya, Hamauzu et al. 2009).

استفاده از ترکیبات موسیلاژی در ایران قدمت طولانی دارد و عمدتا از آنها به عنوان ضدالتهاب، خلط آو و ملین استفاده می‌شود. ترکیبات موسیلاژی بعد از قرارگیری در معرض رطوبت و هیدراته شدن، تشکیل یک ترکیب ژل مانند را می‌دهند که در طب سنتی به آن لعاب می‌گویند. ختمی، اسفرزه و به دانه مهمترین گیاهان لعاب داری هستند که در طب سنتی ایران برای درمان بیماری‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند.

در طب سنتی ایران از لعاب به دانه برای درمان زخم معده، سرفه، خشکی گلو و خلط آور استفاده می‌شود. یک مطالعه نشان داده است که عصاره دانه به با مکانیسم آنتاگونیست یون کلسیم (Ca+2)، در نای و روده اثرات ضداسپاسمی دارد. بنابراین می‌تواند در درمان برونشیت، آسم و یبوست موثر باشد (Janbaz, Shabbir et al. 2013).

از آنجا که موسیلاژها می‌توانند غشا مخاطی داخلی را محافظت کنند، بنابراین در درمان التهابات سیستم تنفسی (دهان، گلو، حلق و برونشها) موثرند. پلی ساکاریدهای خالص سازی شده از برخی موسیلاژها اثرات ضدالتهابی، تعدیل کنندگی سیستم ایمنی، فعالیت ضداسپاسم، ضدآلرژی و سرکوب کننده سرفه نشان داده‌اند (Nosal’ova, Strapkova et al. 1997, Gasparetto, Martins et al. 2012).

بررسی اثرات عصاره آبی میوه به (استخراج شده با آب داغ) بر آلرژی نوع یک در شرایط آزمایشگاهی و مدل حیوانی نشان داد که مصرف خوراکی این عصاره، به مدت 63 روز توسط موش، به میزان معنی‌داری التهابات پوستی را کاهش می‌دهد. غلظت IgE در سرم موش‌های تحت درمان با عصاره به کمتر بود. عصاره به آزاد شدن آنزیم بتا هگزوزآمینیداز را از سلولهای لوسمی بازوفیلی رت (RBL-2H3) مهار کرد. همچنین بیان mRNA زیرواحد گاما گیرنده IgE را کاهش داده و در نتیجه مانع تولید IgE و دگرانولاسیون مدیاتورهای IgE شد (Shinomiya, Hamauzu et al. 2009).

عصاره به تعدیل کننده سیستم ایمنی است. مطالعات سلولی نشان داده است که این عصاره تولید IL-8 و TNF-α از ماست‌سل‌ها مهار می‌کند (Huber, Stintzing et al. 2012).

این عصاره بالارفتن سطوح IL-13 و TNF-α را کاهش می‌دهد و از بیان این سیتوکنین‌ها در سلول‌های mast مغز استخوان موش (BMMCs) ممانعت می‌کند. مطالعه سلولی نشان داده است که عصاره به (استخراج شده با آب داغ) سطح اینترلوکین 13 و TNF-α و پروستاگلاندین D2 را کاهش می‌دهد. همچنین بیان سیتوکنین‌ها را در ماستوسیت استخوانی گرفته شده از مغز استخوان (BMMCs) متوقف کرد. عصاره به، آزادسازی هیستامین از BMMCs را سرکوب می‌کند و بدون تاثیر بر قابلیت زیستی سلول‌های BMMCs، دگرانولاسیون آنها را مهار می‌کند (Kawahara and Iizuka 2011).

مطالعات in vitro با لنفوسیت‌های خون محیطی افراد آلرژیک و غیر آلرژیک بیانگر تاثیر تعدیل کنندگی عصاره به بر سیستم ایمنی است (Baars and Savelkoul 2008).

تغییر تعادل Th1/Th2 بیانگر آلرژی است. بررسی اثرات ترکیب گیاهی حاوی عصاره به بر آلرژی در محیط in vitro نشان داه است که که این ترکیب دارویی با تعدیل این بالانس، سبب کاهش علایم آلرژی می‌شود (Baars and Savelkoul 2008, Grundemann, Papagiannopoulos et al. 2011).

ترکیب گیاهی حاوی عصاره به و آب لیموترش (Gencydo) در شرایط in vitro بر القای تنظیم سلولهای T (تولید کننده IL-10) و بیان سیتوکنین‌های Th2, IL-5, IL-4 موثر بوده است و به طور معنی‌داری تولید هیستامین و آزادسازی واسطه‌های التهابی را از سلول‌های mast به صورت وابسته به دوز کاهش می‌دهد. عصاره میوه به با اثر انتخابی بر القای ذاتی وابسته به فعالیت مسیر Th1 allergen-specific در درمان آلرژی موثر است.

عصاره میوه به ترکیبات فعال ایمونولوژیک شامل اسیدهای آلی، پلی‌فنل‌ها، فلاونوئیدها و پکتین‌ها می‌باشند. به نظر می‌رسد که فلاونوئیدها قادر به تنظیم پاسخ التهابی حاد و مزمن و سرکوب TNF-α توسط ماکروفاژهای سلولهای میکروگلیکال و سلولهای mast القا شده با لیپوپلی‌ساکاریدها (LPS) می‌باشند. همچنین پکتین در عصاره میوه به دارای گالاکتورونیک اسید است، یک ترکیب تعدیل کننده سیستم ایمنی، که با تقویت پاسخ ایمنی ذاتی می‌توند در کاهش آلرژی موثر باشد (Baars, Jong et al. 2012).

بیشتر بخوانید: درمان گیاهی قند خون بالای 300

ترکیب گیاهی حاوی عصاره به، تولید آنتی‌هیستامین و آزادسازی واسطه‌های التهابی را از mast cell به صورت وابسته به دوز به میزان معنی‌داری کاهش داده است. عصاره به دگرانولاسیون و آزادسازی هیستامین را از سلولهای بازوفیل و mast همانند داروی Azelastin (اسپری مهارکننده هیستامین، جهت درمان آلرژی) مهار کرده است (Grundemann, Papagiannopoulos et al. 2011). همچنین این ترکیب از آزادسازی IgE از GM-CSF ممانعت می‌کند. GM-CSF سیتوکنینی است که فعال سازی و حیات ائوزینوفیل را ارتقا می‌بخشد. نتایج این تحقیق نشان داده است که این دارو در کاهش آلرژی و آسم موثر است (Grundemann, Papagiannopoulos et al. 2011).

داروی گیاهی حاوی عصاره به (Gencydo) تولید هیستامین و آزاد شدن مدیاتورهای التهابی از ماست سل‌ها را کاهش داده است (Grundemann, Papagiannopoulos et al. 2011).

اثر بخشی ترکیب گیاهی حاوی عصاره به، بدون بروز عوارض جانبی، در درمان رینیت آلرژیک در تحقیقات بالینی اثبات شده است. در یک گروه 13 بیمار مبتلا به آلرژی ناشی از گرده گیاهان به صورت تزریق زیر پوستی درمان شدند و در گروه دیگر 140 بیمار از اسپری بینی حاوی عصاره به استفاده نمودند و در هر دو گروه اثرات مثبت این دارو اثبات شده است (Baars, Jong et al. 2011).

عصاره دانه به (به دانه) حاوی ترکیبات تانن، گلیکوزیدها، فنویک اسید و فلانوییدها است که اثرات ضدمیکروبی آن علیه استافیلوکوکوس اورئوس و استافیلوکوکوس اپیدرمیس در شرایط آزمایشگاهی به اثبات رسیده است (Al-Khazraji 2013).

مطالعات سلولی نشان داده است که اثرات ضدالتهابی عصاره به، ناشی ازمهار ترشح سیتوکنین‌های التهابی TNF-α و کموکین IL-8 می‌باشد. همچنین ترکیبات پلی‌فنلی به، سطح سیتوکنین‌های ضدالتهابی IL-10 را افزایش و سه ماده پیش التهابی NF-kappaB, p38MAPK, Akt را مهار می‌کند (Essafi-Benkhadir, Refai et al. 2012).

بررسی فیتوشیمایی نشان داده است که به دانه حاوی ترکیبات موسیلاژی، فلاون‌ها، فنولیک اسید، اسیدهای آلی (آسکوربیک اسید، سیتریک اسید، مالیک و فوماریک اسید) و 21 نوع اسید آمینه است که میزان گلوتامیک اسید، آسپارتیک و آسپارژین از بقیه بیشتر است. عصاره دانه از فعالیت انتی اکسیدانی بالایی برخوردار است (Silva, Andrade et al. 2005).

اثرات موضعی ترکیبات موسیلاژی به دانه در رفع التهاب در مدل حیوانی به اثبات رسیده است (Hemmati, Kalantari et al. 2012).

بررسی فعالیت برونکودیلاتوری عصاره دانه به در مدل حیوانی بر روی نای خرگوش نشان داد که عصاره به دانه سبب کاهش اسپاسم ماهیچه صاف نای می‌شود (Janbaz, Shabbir et al. 2013).

  • شیرین بیان(Glycyrrhiza glabra)

شیرین بیان با نام علمی Glycyrrhiza glabra L یکی از مهمترین گیاهان دارویی بومی ایران است. این گیاه کاربردهای درمانی مختلفی داشته و از ریشه شیرین بیان، در طب سنتی به طور عمده برای درمان زخم معده، سرماخوردگی،آنفلونزا و برونشیت استفاده می‌شود. همچنین در مطالعات بالینی و تجربی مواردی نظیر اثرات درمانی در بیماری هپاتیت C، بیماری‌های پوستی و ریوی، نارسایی کبدی و قلب و خواص ضد التهاب، ضد ویروس، ضد میکروب، آنتی اکسیدان و ضدسرطان و همچنین تقویت سیستم ایمنی برای این گیاه اثبات شده است. مصرف شیرین بیان توسط کمیسیون Eبرای سرفه، برونشیت و زخم‌های گوارشی مورد تایید است. شیرین بیان در بیمارانی که دیگوکسین مصرف می کنند، منع مصرف دارد (Blumenthal, Goldberg et al. 1989).

از مواد موثره این گیاه شامل تری‌ترپن‌های ساپونینی، فلاونوییدها، چالکون‌ها و ایزوفلاون‌ها است. مهم ترین ماده موجود در گیاه شیرین بیان، اسید گلیسریزیک است. ریشه شیرین بیان دارای ترکیبات متفاوتی نظیر قندهای مختلف، فلاونوئیدها، استرول‌ها، اسیدهای آمینه، صمغ و نشاسته، اسانس‌های روغنی و ساپونین‌ها می‌باشد. عمده‌ترین ساپونین آن اسیدگلیسریزیک می‌باشد (Pastorino, Cornara et al. 2018).

شیرین بیان با تحریک غشا مخاطی و رقیق نمودن خلط چسناک مانند یک اکسپکتورانت عمل می‌کند (Bouras, Skouroliakou et al. 2001).

پروستاگلاندین‌ها یکی از مهم‌ترین واسطه‌های التهاب می‌باشند. آنزیم فسفولیپاز فسفولیپیدهای غشای سلول را به اسید آراشیدونیک تبدیل نموده و آنزیم سیکلواکسیژناز موجب تبدیل آن به پیش ساز پروستاگلاندین و این عوامل موجب التهاب می‌شود. ترکیبات فنولیک موجود در ریشه گیاه شیرین بیان با تنظیم بیان سیکلواکسیژناز، نیتریک اکساید سنتاز و فاکتور نکروزه کننده تومور (TNFα) و اینترلوکین 6 (IL6) به عنوان عوامل ضد التهابی موجب کاهش رادیکال آزاد در فضای سلولی و کاهش روند التهاب می‌گردد (Franceschelli, Pesce et al. 2011).

اثرات ضدالتهابی، ضدویروسی و تقویت کننده سیستم رتیکولواندوتلیال شیرین بیان در آزمایشات این ویترو، حیوانی و بالینی به اثبات رسیده است (Tomoda, Shimizu et al. 1990).

عصاره‌ ریشه گیاه شیرین بیان در برابر طیف وسیعی از ویروس‌ها مانند آنفلوآنزا A، ویروس حاد تنفسی، کرونا ویروس‌ها، هرپس سیمپلکس (HSV-1)، واریسلا زوستر ویروس (VZV)، سایتومگالوویروس (CMV)، ویروس هپاتیت A، B، C، ویروس آنفلوآنزا، سارس و ویروس HIV-1 اثر ضدویروسی فعالی را نشان داده است. به نظر می آید که این ماده از تکثیر ویروس‌ها جلوگیری به عمل می‌آورد.

از شیرین بیان 11 ترکیب فعال جداسازی شده است که توانسته‌اند فعالیت آنزیم نروآمینیداز در سوش‌های ویروس آنفلوآنزا از جمله H1N1 را متوقف کنند (Martin, Reshamwala et al. 2018).

ترکیبات glycyrrhizin, glycyrrhizic acid, glycyrrhetinic acid ، جداسازی شده از شیرین بیان، با مکانیسم جلوگیری از اتصال ویروس به سلول میزبان، افزایش سنتز اینترفرون γ در لنفوسیت‌های T، افزایش ایمنی بدن، ممانعت از فعالیت آنزیمی ویروس (توقف فعالیت آنزیم نروآمینیداز) و اختلال در تکثیر ویروس، در فعالیت ضدویروسی شیرین بیان موثرند (Martin, Reshamwala et al. 2018).

گلیسریزین اصلی‌ترین ترکیب موجود در ریشه گیاه شیرین بیان است که در تحریک تولید اینترفرون گاما به وسیله  T Cellنقش داشته و موجب اثرات ضدویروسی این ماده در برابر ویروس آنفلوانزا می‌‌شود. گلیسیریزین در کاهش شدت بیماری و مرگ و میر ناشی از دوز کشنده ویروس آنفلوآنزا در مدل حیوانی موثر بوده است (Utsunomiya, Kobayashi et al. 1997).

اثرات ضدویروسی گلیسیریزین احتمالا بواسطه واکنش آن با غشا سلولی است که منجر به کاهش فعالیت انوسیتوز و کاهش جذب ویروس می‌شود. تیمار سلول‌های اپی‌تلیال ریه و فیبروبلاست ریه انسان، آلوده به ویروس آنفلوآنزا، با گلیسیریزین سبب کاهش سلول‌های آلوده، کاهش اثرات سایتوپاتیک، کاهش سطح RNA ویروس در داخل سلول و کاهش تیتیر هماگلوتنیناسیون ویروسی شد (Wolkerstorfer, Kurz et al. 2009).

 

 

بررسی اثر مشتقات گلیسیریزیک اسید علیه ویروس آنفلوآنزاA  H1N1/ در مدل سلولی نشان داد که کانجوگیت آن با اسیدهای آمینه آروماتیک (فنیل آلانین و تیروزین) و اس-بنزیل سیستئین در افزایش اثرات ضدویروسی آن موثر است (Baltina, Zarubaev et al. 2015).

یک مطالعه این ویترو نشان داد که عصاره شیرین بیان به صورت وابسته به دوز، تشکیل پلاک القا شده با ویروس سنسیشیال تنفسی انسانی (HRSV) را در سلولهای سیستم تنفسی فوقانی (Hep-2) و تحتانی (A549) مهار می‌کند (p˂ 0.0001). کاهش سطح ویروس با RT-PCR تایید شد. شیرین بیان با تحریک سلول‌های مخاطی به ترشح IFN-B از چسبیدن ویروس به سلول ممانعت می‌کند (Feng Yeh, Chih Wang et al. 2013).

یک مطالعه حیوانی نشان داد که اثرات ضدانقباضی عصاره برگ شیرین بیان، بدون دخالت رسپتورهای بتاآدرنرژیک اپیوئیدی و ستز نیتریک اکساید و احتمالا از طریق کانال‌های کلسیمی می‌باشد. اثرات ضدانقباضی شیرین بیان به دلیل حضور ترکیبات فلاونوییدی Liquiritin apioside, liquiritin, liquiritigenin  است (Kuang, Li et al. 2018).

در سال‌های اخیر عفونت ریه ناشی از انواع سوش‌های مقاوم به دارو باکتری سودوموناس آئروژنزا به میزان قابل توجه‌‌ای افزایش یافته است. بررسی عصاره شیرین بیان در موش‌های آلبینو مبتلا به عفونت ریه ناشی از سودوموناس آئروژنزا نشان داد که این عصاره در دوز mg/kg 80 می‌تواند بار میکروبی ریه را به طور  معنی‌دار کاهش دهد. هفت روز پس از ایجاد آلودگی در ریه، همه موش‌های گروه کنترل مردند، در حالی که در گروه تحت درمان با mg/kg 80 عصاره شیرین، همه موش‌ها زنده ماندند.

همچنین بررسی هیستوپاتولوژی بافت ریه بیانگر آسیب آلوئول، التهاب بافت پارانشیمی ریه، التهاب دیواره آلوئول و تجمع اگزودا در موش‌های آلوده بود؛ در حالی که در موش‌های تحت درمان با mg/kg 80 عصاره شیرین بیان، بهبود بافت ریه و حذف اگزودا در آلوئول‌ها مشاهده شد. این نتایج اثرات حفاظتی شیرین بیان را در پنومونی در مدل حیوانی نشان داد(Chakotiya, Tanwar et al. 2017).

مطالعه حیوانی دیگری نشان دادکه عصاره شیرین بیان (mg/kg 300)، التهاب حاد ریوی را در موش‌های مبتلا به پنومونی، کاهش می‌دهد (Xie, Dong et al. 2009).

اثرات حفاظتی فلاونویید Liquiritin apioside بر بافت آسیب دیده اپی تلیال ریه به اثبات رسیده است (Guan, Li et al. 2012).

بررسی عصاره خام شیرین بیان و 14 ماده موثره آن، در مدل حیوانی بر سرفه القا شده با آمونیاک نشان داد که ترکیبات Liquiritigenin, isoliquiritigenin, 7,4′-dihydroxyflavone با دوز mg/kg50 و عصاره آبی و اتانولی با دوز mg/kg200 سبب کاهش معنی‌دار دفعات سرفه می‌شوند (p˂ 0.05) (Jayaprakasam, Doddaga et al. 2009).

بررسی اثرات مصرف خوراکی گلیسیریزین، به مدت هفت روز، بر آسم مزمن در مدل حیوانی بر روی موش BALB/C نشان داد که پارامترهای بافت شناسی: ضخامت عضلات صاف، ضخامت اپی تلیوم، تعداد ماست سل‌ها و تعداد سلولهای گابلت در گروه گلیسریزین نسبت به گروه دارونما بطور معنی‌داری پایین تر بود اما تفاوت معنی‌داری بین گروه گلیسیریزین و دگزامتازون از لحاظ این پارامترها مشاهده نشد. همچنین مصرف گلیسیریزین در موش‌های مبتلا به آسم مزمن سبب بهبود تغییرات هیستوپاتولوژی ریه شد (Hocaoglu, Karaman et al. 2011).

در بیماران مبتلا به آسم و التهاب، سطح سیتوکنین‌های IL-4, IL-5, IL-13 افزایش می‌یابد و میزان تولید γ IFN-کاهش می‌یابد. بررسی اثرات گلیسیریزیک اسید (mg/kg 40، 20، 10) در مدل حیوانی مبتلا به آسم القا شده با اووآلبومین نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، گلیسیریزیک اسید افزایش ائوزینوفیل و مقاومت مجاری هوایی را مهار کرد. سیتوکنین‌های IL-4, IL-5, IL-13 را سرکوب و سبب افزایش سطح اینترفرون γ در مایع لاواژ شد.

سلول‌های تنظیم کننده T (Treg) در تنظیم پاسخ‌های ایمنی نقش مهمی دارند و از طریق مکانیسم‌های مهاری، التهاب و پاسخ‌های آلرژیک را کاهش می‌دهند. گلیسیریزیک اسید بطور معنی‌داری Tregs را افزایش داد. بنابراین این ماده فعال گیاهی می‌تواند در بهبودی آسم و علایم آن موثر باشد (Ma, Ma et al. 2013).

التهاب مجاری هوایی در پاتوژنز سنرم حاد تنفسی (ARDS)، انسداد ریوی مزمن (COPD) و آسم، نقش مهمی دارد. بنابراین درمان‌های ضد التهابی می‌تواند در بهبود علایم این بیماری‌ها موثر باشد. در آسم انواع سلول‌های ائوزینوفیل، لنفوسیت T و ماست سل در فرآیندهای التهابی درگیرند.

فعالیت هریک از این سلولها منجر به آزاد شدن مدیاتورهای پیش التهابی و سیتوکنین‌ها نظیر TNF-α, IL-5 می‌شود که این مواد منجر به نشت عروقی، انباض عضله صاف برونش، تجمع سلولهای التهابی، ترشح بیش از حد موکوس و واکنش بیش از حد مجاری هوایی می‌شود. در بیماری COPD روند التهابی و ازاد شدن مدیاتورهای یش التهابی و سیتوکنین‌ها عمدتا از نوتروفیل‌ها، ماکروفاژها و لنفوسیت‌ها است.

بررسی فلاونوییدهای استخراج شده از ریشه شیرین بیان بر روی موش‌های مبتلا به التهاب حاد ریوی القا شده با لیپوپلی‌ساکاریدها نشان داد که فلاونوییدها سبب کاهش تجمع سول‌های التهابی از جمله: نوتروفیل‌ها، ماکروفاژها و لنوفسیت‌ها در مایع لاواژ برونکوآلوئولار می‌شود. همچنین میزان فعالیت سوپراکسید دیسموتازافزایش و فعالیت میلوپراکسیداز در مایع لاواژ کاهش یافت. این نتایج نشان داد که اثرات ضدالتهابی فلاونوییدهای شیرین بیان از طریق مکانیسم‌های: مهار ارتشاح سلولهای التهابی، کاهش بیان و رها شدن مدیاتورهای پیش التهابی در ریه و کاهش آسیب‌های اکسیداتیو می‌باشد .(Xie, Dong et al. 2009)

عصاره شیرین بیان در مدل حیوانی در خوکچه هندی باعث کاهش انقباضات عضله نای شده است. شیرین بیان با مکانیسم ایجاد تاخیر در انقباض ناشی از هیستامین، مهار سرریز شدن ریه، مهار فسفو دی استراز و فعال سازی آبشارهای پیام رسانی cGMP-PKG منجر به کاهش غلظت یون کلسیم و ریلکس شدن نای می شود (Liu, Yang et al. 2008).

 

ریشه شیرین بیان و درمان مشکلات تنفسی | به تن

 

بررسی مصرف خوراکی فلاونویید Liquiritin استخراج شده از ریشه شیرین بیان در مدل حیوانی بر موش‌های با آسیب حاد ریوی القا شده با لیپوپلی‌ساکارید، التهاب و مسیر سیگنالینگ TNF-α را در بافت ریه سرکوب کرد و از آسیب بافتی ممانعت کرد. (Liu, Wang et al. 2020).

ائوتاکسین 2 در مهاجرت و تجمع ائوزینوفیل‌ها در محل التهاب و بروز آسم آلرژیک نقش دارند. سلول فیبروبلاست ریه انسان منبع اصلی تولید ائوتاکسن است. با سرکوب نمودن تولید ائوتاکسین می‌توان مانع تجمع ائوزینوفیل و بروز آسم آلرژیک شد. مطالعات سوللی بر روی سلول فیبروبلاست ریه جنین انسان (HFL-1) نشان داد که ترکیبات فلاونوییدی شیرین بیان (liquiritigenin, isoliquiritigenin, and 7,4′-dihydroxyflavone) در سرکوب ائوتاکسین موثرند (Jayaprakasam, Doddaga et al. 2009).

در یک مطالعه بالینی بر روی 80 بیمار مبتلا به آسم تحت درمان با کورتیکواستروئید و آکونیست بتا طولانی اثر، اثرات کپسول مکمل شیرین بیان در برابر پلاسبو بررسی شد. نتایج نشان داد که ظرفیت حیاتی اجباری (FVC) و حجم بازدهی اجباری (FEV) در گروه دریافت کننده کپسول شیرین بیان در مقایسه با گروه پلاسبو به طور معنی‌داری افزایش یافت (p˂ 0.05)(Sadek, Tawfik et al. 2019).

یک مطالعه بالینی تصادفی دوسوکور کنترل شده با دارونما در کلینیک بیماری‌های تنفسی شیراز بر روی 70 بیمار با سرفه مزمن نشان داد که مصرف mg240 عصاره شیرین بیان، سه بار در روز، به مدت 2 هفته سبب کاهش معنی‌دار شدت سرفه در مقابل دارونما شد (p˂ 0.05) (Ghaemi, Masoompour et al. 2020).

یک گزارش موردی، اثربخشی قطره شیرین بیان، دوبار در روز، را در درمان سینوزیت حاد یک خانم 26 ساله با علایم سردرد، فارنژیت، تب، گرفتگی بینی، فشار و درد در اطراف سینوس‌ها، سرفه خلط دار و خستگی نشان داده است. علایم بیمار روز اول و سوم پس از مصرف دارو به میزان 50% و 100% (به ترتیب) بهبود یافت (Martin, Reshamwala et al. 2018).

یک شربت گیاهی به نام جوشاندا (حاوی ختمی، پنیرک، شیرین بیان و بنفشه) در هند و پاکستان برای درمان سرماخوردگی و آنفبوآنزا کاربرد دارد. این شربت در شرایط این ویترو فعالیت ضدباکتریایی علیه باکتری‌های سیستم تنفسی و ضدالتهابی نشان داده است (Khan, Khan et al. 2012). همچنین اثرات ضد تب این شربت در مدل حیوانی وابسته به دوز به اثبات رسیده است (Khan, Khan et al. 2014). اثرات ضدسرفه آن در مدل حیوانی القا شده با سولفور دی اکساید به اثبات رسیده است (Bansal, Gulati et al. 2015).

یک کارازمایی بالینی تصادفی دوسوکور با 46 کودک 12-7 سال مبتلا به آسم، یک گروه شربت گیاهی جوشاندا و یک گروه پلاسبو را به مدت 5 روز دریافت کردند. استفاده از این شربت در کودکان مبتلا به آسم متناوب در شروع علایم عفونت تنفسی دستگاه تنفسی ویروسی باعث بهبود علایم آسم شد. همچنین شربت گیاهی در مقایسه با دارونما به میزان معنی‌داری سبب کاهش شدت سرفه و کاهش بیدار شدن شبانه شد (P˂ 0.05) (Javid, Motevalli Haghi et al. 2019).

  • شکر سرخ (Saccharum officinarum L.)

شکر سرخ حاوی ترکیبات فلاون‌ها، فلاونوییدها و فنولیک اسید می‌باشد که اثرات آنتی اکسیدانی قوی در شرایط آزمایشگاه (Payet, Shum Cheong Sing et al. 2005) و مدل حیوانی (Mauricio Duarte-Almeida, Novoa et al. 2006) نشان داده است.

شکر سرخ دارای اثرات ضدویروسی، ضدباکتریایی، آنتی اکسیدانی و افزایش دهنده ایمنی بدن است که به عنوان یک شیرین کننده موثر در شربت‌های گیاهی استفاده می‌شود. مصرف mg/kg/day 500 عصاره نیشکر در مرغ بطور معنی‌داری سبب افزایش ایمنی شد (El-Abasy, Motobu et al. 2002).

  • بنفشه (Viola Odorata L.)

گل بنفشه در کشورهای مختلف از جمله ایران، هند، پاکستان، نپال، چین، مالزی و استرالیا به صورت خودرو رشد می‌کند. گل‌ها و برگ‌های بنفشه معطر حاوی پلی‌ساکاریدها (18% موسیلاژ)، فلاونوئیدها، آنتوسیانین‌ها، ترکیبات فنولیک، تانن، اسانس، ساپونین‌ها، آلکالوئیدها، گلیکوزیدها، سالیسیلیک‌اسید و ویتامین C می‌باشد. مهمترین ماده موثر گیاه بنفشه معطر گروه مواد پپتیدی گیاهی سیـکلوتایدها (Cyclotides)، از جمـله سیکلوویولاسین(Cycloviolacin)  می‌باشد (Bibi, Dastagir et al. 2006).

در ریشه‌ها و غنچه‌ها و برگ‌های بنفشه ترکیب متیل سالیسیلات در شکل گلوکوزید وجود دارد. به دلیل و جودسالیسیلات‌ها این گیاه دارای خاصیت ضددرد، ضد التهاب و تب بر و است (Antil, Kumar et al. 2011, Feyzabadi, Ghorbani et al. 2017).

بنفشه در طب سنتی ایران جهت بهبود سرفه، سردرد، نرم کننده سینه و خلط آور، رفع گرفتگی صدا، تب، بی‌خوابی و ملین استفاده می‌شود (Shirazi 2009, Aghili 2011). اثرات مثبت این گیاه در درمان آسم، سرفه، فارنزیت، سرماخوردگی و تب در طب جدید اثبات شده است.

بنفشه در طب سنتی چین برای عفونت‌های شدید نظیر سیاه زخم و برونشیت و در طب سنتی روسیه، رومانی و کره برای رفع التهابات پوستی، درماتیت و برونشیت کاربرد دارد (Hellinger, Koehbach et al. 2014).

استفاده از بنفشه در فارماکوپه اروپا به دلیل خاصیت ضدالتهابی آن جهت درمان التهاب ریه، برونشیت، آسم، اگزما و خارش قدمت طولانی دارد (Hellinger, Koehbach et al. 2014). همچنین PDR استفاده از گل بنفشه را به صورت چای به عنوان اکسپکتورانت و ضدسرفه برای برونشیت مزمن و کاهش التهابات سیستم تنفسی توصیه کرده است (Fleming 2000).

 

 

عصاره بنفشه بر روی باکتری‌های جداسازی شده از سیستم تنفسی: Haemophilus influenzae, Pseudomonas aeruginosa, Staphylococcus aureus, Streptococcus pneu-moniae, Streptococcus pyogenes (Gautam, Navneet et al. 2012).

بنفشه اثرات آنتی‌باکتریال قوی بر روی اشریشیاکولای، سالمونلا و استافیلوکوکوس اورئوس (Chen, Tang et al. 2008) و در مطالعه ای دیگر بر روی سودوموناس آئروژینوزا و استافیلوکوکوس اورئوس (Arora and Kaur 2007) نشان داده است. مطالعات نشان داده است که اثرات ضدمیکروبی گل‌های بنفشه بیشتر از اندام هوایی و ریشه است (Ramezani, Zarrinkamar et al. 2012).

همچنین بنفشه در شرایط آزمایشگاهی اثرات ضدویروس هم داشته است (Wang, Colgrave et al. 2008). اثربخشی یک فرمول گیاهی حاوی عصاره بنفشه برای مقابله با ویروس آنفلوآنزا A، به صورت یک پتنت به ثبت رسیده است (Kazufumi, Yasuko et al. 2004).

ارزیابی اثر ضددردی عصاره بنفشه در مدل حیوانی با استفاده از تست صفحه داغ در موش صحرایی نشان داد که عصاره بنفشه به طور معنی‌داری در کاهش درد مؤثر است (Antil, Kumar et al. 2011).

سلول‌های T در پاتولوژی بیماری‌های التهابی نقش مهمی ایفا می‌کند. بررسی عصاره بنفشه بر عملکرد لنفوسیت‌ها نشان داد که این عصاره بدون اثرگذاری بر بیان گیرنده IL-2، ترشح سیتوکنین IL-2 را کاهش می‌دهد و تکثیر لنفوسیت را مهار می‌کند. همچنین باعث کاهش TNF-γ و TNF-α و تعدیل فعالیت سیستم ایمنی می‌شود (Hellinger, Koehbach et al. 2014).

عصاره بنفشه در مدل حیوانی در موش به صورت وابسته به دوز اثرات ضد تب (القا شده با مخمر) و ضد تشنج نشان داده است (Muhammad, Saeed et al. 2013).

لیپوپلی ساکارید (لایه بیرونی دیواره سلولی باکتری گرم منفی)، یک محرک التهابی قوی است که می‌تواند سلول‌های التهابی نظیر لوکوسیت‌ها را فعال کند و آغازگر یک آبشار التهابی باشد و در نهایت منجر به آسیب سلولی و عملکرد اندام‌ها شود. عصاره بنفشه در مدل حیوانی بر بهبود آسیب‌های حاد بافت ریه موش، القا شده با لبپوساکارید، با کاهش نفوذپذیری مویرگی ریه، کاهش ادم ریوی و مهار پاسخ التهابی از طریق مکانیسم‌های ضدالتهابی موثر بوده است. اثرات ضدالتهابی عصاره بنفشه ناشی از کاهش بیان IL-8, TNF-α, PGE2 می‌باشد (Li, Xie et al. 2012).

اثرات ضد تب (القا شده با لیپوپلی ساکارید) عصاره بنفشه در سه دوز mg/kg 50، 30، 10 در مدل حیوانی بر روی خرگوش نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل که آسپرین دریافت کرده بود، در گروه دریافت کننده عصاره بنفشه کاهش دمای بدن معنی‌دار بود. اثرات ضدتب بنفشه حداقل 3 ساعت در دوز کم و در دوز متوسط 4 ساعت طول کشید در حالی که اثربخشی آسپرین 90 دقیقه بود (Ying-yi, Song et al. 2015).

بررسی اثرضدالتهابی و ضدآسمی عصاره بنفشه در مدل حیوانی بر روی التهاب سیستم تنفسی موش‌های آلرژیک نشان داده است که بنفشه به میزان قابل توجهی سطح IgE و سیتوکنین‌های IL-3, IL-4 را مهار می‌کند. همچنین به طور معنی‌داری پاسخ التهابی بیش از حد مجاری هوایی، ائوزینوفیل‌ها و ترشح بیش از حد خلط را کاهش می‌دهد. بنابراین عصاره بنفشه می‌تواند در درمان آسم اثربخش باشد (Lee, Yuk et al. 2010).

اثرات ضدالتهابی و حفاظتی عصاره بنفشه در مدل حیوانی بر صدمات ریه القا شده با فرمالین خوراکی و استنشاقی در رت با هیدروکورتیزون مقایسه شده است. میزان خونریزی، ضخامت دیواره آلوئولار، پارگی دیواره آلوئولار و تغییرات لایه اپی تلیال نایژک‌ها قبل و بعد از تیمار اندازه گیری شد. عصاره بنفشه اثرات حفاظتی بر صدمات ریه نشان داد که این اثرات مشابه با هیدروکورتیزون بود. این مطالعه حیوانی نشان داد که عصاره بنفشه می‌تواند جایگزین مناسبی برای کورتیکواستروئیدها در شرایط التهابی ریه باشد (Koochek, Pipelzadeh et al. 2003).

یک کارآزمایی بالینی کنترل شده دوسوکور، اثرات معنی‌دار اسانس بنفشه را بر کاهش علایم رینیت آلرژیک در مقایسه با پلاسبو گزارش نموده است. اثربخشی بنفشه بر کنترل آلرژی احتمالا ناشی از اثرات ضدالتهابی بنفشه است (Yazdi, Kardooni et al. 2020).

یک کارآزمایی بالینی تصادفی باز با 30 بیمار، اثرات شربت بنفشه را بر روی رینوسینوزیت مزمن نشان داد. در این مطالعه بیماران به مدت 6 هفته، دوبار در روز، 20 میلی‌لیتر شربت بنفشه دریافت کردند. در این بیماران سرفه، گرفتگی سینوس‌ها، کدورت سینوس‌ها و سردرد کاهش یافت. همچنین میزان ائوزینوفیل نیز کاهش نشان داد (Talat, Latafat et al. 2019).

در یک کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی دوسوکور جهت بررسی اثر شربت بنفشه بر تسکین سرفه در کودکان با آسم متناوب، ۱۸۲ کودک ۲ تا ۱۲ سال در قالب دو گروه موازی شربت بنفشه و دارونما را به همراه داروی رایج آگونیست گیرنده بتا(سالبوتامول) دریافت کردند. در طول دوره درمان کاهش بیش از۵۰‌% سرفه (P.Value˂0.001) و مهار ۱۰۰‌% سرفه (P.Value<0.001) در گروه شربت بنفشه از گروه دارونما به صورت معنی‌داری بیشتر بود. تأثیر دارو در میان کودکان دختر با پسر اختلافی نداشت. این مطالعه نشان داد مصرف توأمان شربت بنفشه با سالبوتامول (بتا آگونیست کوتاه اثر) در مهار سرفه بیماران با آسم متناوب مؤثر است (Qasemzadeh, Sharifi et al. 2015).

در یک کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی آینده نگر، 30 بیمار مبتلا به رینوسینوزیت به مدت 30 روز با جوشانده گل بنفشه و یا اسپری بینی فلوتیکازون تحت درمان قرار گرفتند. در گروه تحت درمان با بنفشه بهبود علایم به میزان معنی‌داری بهتر بود (P˂ 0.05) اما بین دو گروه تفاوت معنی‌داری از لحاظ سینوس‌های پارانازال مشاهده نشد (Mulla, Roqaiya et al. 2019).

یک کارآزمایی بالینی یک سوکور تصادفی، 400 بیمار مبتلا به عفونت عود کننده لوزه در رنج سنی 40-20 سال علاوه بر درمان با کوآموکسی کلاو و فکسوفنادین، یک گروه جوشانده بنفشه و یک گروه پلاسبو دریافت کردند. پیگیری بیماران نشان داد که در گروه دریافت کننده بنفشه میزان عود عفونت و آبسه لوزه به میزان معنی‌داری کاهش یافت (Yasir Ali, Imran Qadir et al. 2013).

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عطاری دانیال